آقا محمدباقرآقا محمدباقر، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 6 روز سن داره
مهنا خانوممهنا خانوم، تا این لحظه: 8 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره

طرِه ي مشك ساي تو(علامه كوچولو و خواهرش)

خداحافظ

1392/9/29 19:30
نویسنده : ارام
794 بازدید
اشتراک گذاری

 

ابزارهاى تسهيلكننده، مثل رايانهها و ارتباطات اينترنتى و فضاى مجازى و سايبرى هم كه الان در اختيار شماست. اگر بتوانيد اينها را ياد بگيريد، ميتوانيد يك كلمه حرف درستِ خودتان را به هزاران مستمعى كه شما آنها را نميشناسيد، برسانيد؛ اين فرصت فوقالعادهاى است؛ نبادا اين فرصت ضايع شود. اگر ضايع شد، خداى متعال از من و شما روز قيامت سؤال خواهد كرد: از فرصت اين همه جوان، اين همه استبصار، اين همه ميل و شوق به دانستن، شما براى ترويج معارف اسلامى چه استفادهاى كرديد؟

 

                                             قسمتی از بیانات رهبر معظم انقلاب 19 مهر 1391

 

سلام

بسيار سپاسگزارم بابت همه الطافی که با قلمهای(انگشتانچشمک) لطیفتان این سه روز هدیه روح و قلب ازده ام نمودید

از تلگرافها،كامنتهاي خصوصي و عمومي و بخصوص پيامكهاي دوستان گرفته تا پاسخهايي كه در جواب كامنتهايم ثبت نموده بودید و خواهرانه ابراز لطف كردید...تا ابد شرمنده همه محبتهايتان خواهم بود

خداحافظي من هچ ربطي به قسمت پرسش و پاسخها نداشت هرچند حقيقتا باعث ناراحتي ام شد!!

انشاءالله اگر توفيق همراهم باشد برميگردم!منتها چند وقتي طول مي كشد

ليكن اطمينان مي دهم در اين مدت به خانه هاي مجازي اما سرشار از عطوفت و مهربانيتان خواهم امد

در پناه حق موفق و پيروز باشيد

قلب

 

* یه مامان عزیز! میتونین جواب کامنتتون رو پس از بازگشت قالب اصلی وب(البته در هفته های آینده) در همون پستی که ازش گفتین بخونین...

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (59)

mahtab
25 آذر 92 16:32
عزیزم نباید بری نمیگی ما دق میکنیم؟
ننه علي
25 آذر 92 16:47
يعني چي كجا ؟؟؟؟
〰〰مامانِ چشمه بهشتى〰〰
25 آذر 92 17:29
كار خوبى كردى اينجا رو باز كردى
یک دوست ...
25 آذر 92 19:17
سلام انشاا... که خداحافظی تان خیر است و ما به حساب برنامه های جدیدتان می گذاریم موفق باشید
مامان سهند و سپهر
25 آذر 92 22:31
خدارو شکر این قسمت رو باز کردی آرام جون داشتم فکر می کردم اگر کاری باهات داشتم باید چیییکار کنم؟ نمی خوای توی تصمیمت تجدید نظر کنی و پست های زیبای محمدباقر گل رو برگردونی . و دوباره دل مارو شاد کنی و خودت هم برگردی؟
〰〰مامانِ چشمه بهشتى〰〰
25 آذر 92 22:46
سلام ..... ببخشيد من امروز شصت بار مزاحمت شدم به سميه سادات سر زدى ...؟ پيام اولتيماتومش رو الان ديدم شرمنده گفته تا فردا فرصت دارى پيام خداحافظى رو بردارى و پست جديد بذارى ... منم چون گفتى فكرت پريشونه ، ديدم راست مى گى خيلى الان اصرار به برگشتت نكردم من تا يه هفته بهت فرصت ميدم حالا خود دانى راستى عمل پدر موفقيت آميز بود ؟؟ ان شاءالله خدا سلامتى بده بهشون
سمیرا
25 آذر 92 22:57
چراعزیزم,واااای نگو خواهر دلم که پر هست,حسابی میشینم گریه میکنماااااااااااا
ساناز (فرشته زميني ما )
26 آذر 92 1:26
عزيزم چه زود ناراحت شدي .اگه به سخني كه در بالا زده ايد معتقدين چرا محكم نايستاديد و ثابت كنيد . فرصت رو از دست داديد!!! به هر حال از نظر من كمي در نظر دادن تندروي كرديد و خيلي تند و بي سياست جواب داديد .اگه حق با شماست با نرمي بايد جواب بدين نه با تحكم .. من مثل شما بلد نيستم آيه بيارم ولي در حد اعتقادات خودم ميدونم كه اگه الگوتون خانم حضرت زينب و حضرت فاطمه است چرا مثل اونها ايستادگي نميكنيد كه اين صدالبته قابل قياس نيست محض مثال است ...همين..
ارام
پاسخ
سلام ساناز عزيز! ناراحتي من بابت استدلالها و نظرات دوستان نبود و مطمئن باش نخواهد بود... بنده حتي نظراتي كه اين وسط زيركانه حذف شدند را به ياد دارم!! من اگر تا در ده روز ديگر هم قرار بر مباحثه بود ادامه ميدادم و هيچ كجاي نظراتم تحكم تندي و بي سياستي را نديدم اما در افاضات برخي دوستان سراسر توهين و بي ادبي بود اگر به توهين و بي ادبي باشد مگر ما بلد نيستيم!!!!!!؟؟؟ من مينويسم به خاطر مشكلي كه داشتم چند روزي دنبال مقالات و تحقيقات بودم مطلبي خواندم كه نوشته بود طبق ايه .....جلوگيري از بارداري از ترس فقر و ناداري حرام است(منبعش رو دارم خواستين ارجاع ميدهم)در جواب من ميگويند« بهتره برید با کسی متخصص توی این کارا صحبت کنید.!!»كارشناسي بالاتر از مجمع شوراي فقهي قم؟؟؟ ميگويم اين يك شبهه است بياييد به اين شبهه ها علمي-منطقي جواب دهيم تا به نتيجه برسيم شايد منيكه بچه هاي بيشتري دوست دارم متقاعد شوم يكي كافيست و يا بالعكس!! در جوابم مينويسند «شايد اعتقادات ما بيشتر باشد زود قضاوت نكنيد!!!» مينويسم من به اندازه دانسته ام موظفم زكات بدهم ولي ميدانم وحي انزالي نيست مينويسند «مدركت چيه كه ميخواهي زكات بدهي!!!» يا ان يكي: «بعضی هااا هم چشاشو نو رو حقیقت بستن فقط دنبال خود نمایی ان و میخوان بگن ما خیلی از دین بهرمندیم خیلی حالیمونه همه چی تمومیم و اطاعاتمونم تکمیله » وقتي اين همه تند و افراطي پيش مي روند چه انتظاري براي پاسخگويي دارند؟؟؟؟ كاش ياد ميگرفتيم كه بزرگي و منش ادمي به مدرك نيست به چهار كلاس و واحد گذراندن نيست اگر قرار باشد بنده با مدرك دكترايم به هركس كه برابرم قرار ميگيرد توهين كنم و با ادعاي اينكه بلدم به همه زير چشمي نگاه بيندازم كه همان بهتر بيسواد باشم و در پستوي نمناك خانه ام به تربيت بچه ام برسم خدا علم را براي ترقي و پيشرفت اخلاقي و انساني بشر افريد نه دستمايه تفاخر و توهين براي عده اي جالب است دكترا داريم اما وقتي كم مي اوريم ميگوييم زير ديپلم حرف بزن!!! من بر ميگردم!!! اما اميدوارم تلنگري باشد براي همه ما كه ياد بگيريم مهمترين چيزي كه به انسان و ادمي ارزش مي دهداخلاق نيكو است نه مدركي كه الان خدارا شكر همه چند نمونه قاب كرده اش را بر در و ديوار خانه شان دارند(هرچند رفتنم علتهاي متعددي دارد!!!) در ضمن توصيه ميكنم دوستان در قسمت پرسش و پاسخها سوال تنهايي بچه را كه ابجي مهربان مطرح كرده بخوانند تا ببينند عشق مادرانه را با هيچ امكانات و رفاهي نميشود از بين برد پس برخيها لطفا بيخود ژست غربي بافي به خودشان نگيرند مادر هاي نمونه ما ثابت كردند اگه 10 تا بچه هم داشته باشند با اصول و روش صحيح تربيتيش به راحتي از پس فرزند پروري بر مي ايند بدون اينكه رفاه ان چناني داشته باشند مشكل از طرز نگاه ماست كه فكر ميكنيم خوشبختي و اسايش بچه مان در داشتن اخرين مدل تبلت و رايانه و لباس و خوراك و بازي و كلاسهاي رقص و موسيقي امروزي است اينها به بچه هامان شايد به ظاهر اسايش بدهد ايا ارامش هم ميدهد؟!!!!
محبوبه مامان الینا
26 آذر 92 8:18
سلام جریان از چه قراره؟! چرا رفتی دوستم؟ امیدوارم زودتر برگردین تازه میخواستم بپرسم آتلیه رفتی یا نه؟ و اگه رفتی راضی بودی یا نه؟
مامانِ عسل
26 آذر 92 9:18
من دیروز نبودم و نفهمیدم چی شد. سیستم نداشتم با موبایل خوندم واقعاً گیج شدم مثل اینکه ازشون حذف شده بود . حرف هایی که بالا زدین بیشترش حرف منم هست... خیلی خیلی دلتنگتون هستم. امیدوارم خیلی خیلی زود برگردین
مرضيه (مامان محمدمهدي)
26 آذر 92 9:20
آرام خانم حساسسسسسسسسسسس سلام خانم نبايد اينقدر زود ناراحت مي شدي و كنار مي كشيدي يكي از دلايلي كه من در اين مباحثات شركت نمي كنم همين بي منطقي هاست كه از جانب برخي دوستان ابراز ميشه، چون انگار ما هنوز ياد نگرفتيم كه منطقي حرفامون رو بزنيم و به نتيجه برسيم و انتظار داريم وقتي مطلبي رو ميگيم همه تاييدمون كنن و تا برخلاف ميلمون باشه دست به توهين و تمسخر مي زنيم به هر حال خوشحالم كه تصميم گرفتي برگردي منتظر يه پست درست و حسابي هستم
مامان خانومی
26 آذر 92 9:54
سلام تو رو خدا ببین حالا ما خواستیم بیاین این ارام خانومو ببینم داره میره اخه کجا دختر من تازه رسیدم بعد از مدتها
محبوبه مامان الینا
26 آذر 92 10:14
سلام مجددکدوم آتلیه رفتی دوستم؟ میخوام الینا رو ببرم دکوراش خوب بود؟
ارام
پاسخ
سلام الان خدمت میرسم
مری
26 آذر 92 16:00
سلام خیلی وقته به وبت نیومدم فک کنم اما از نوشته هات فهمیدم همه چیز بخاطر پست یک امتحان بوده!!! فقط میخام بگم شک نکن حقیقت همیشه در عزلت بسر خواهد برد از ازل تا به ابد همینطور بوده است و متاسفانه وقتی این روزها حتی نمازخواندنت راهم مسخره می کنند دیگر نباید انتظار داشت که در فروع دین احترامی برای عقایدت وجود داشته باشد!!!! من اینو باتموم وجودم حس کردمو دیدم بطوری که روز عاشورای امسال مجبور شدم بخاطر یک سری بحثای اعتقادی با یکی از نزدیکانم بسیار جدی و خشن برخورد کنم!!!! و البته از این بابت هم اصلا ناراحت نیستم امیدوارم رفتنت به معنای پاپس کشیدن نباشد چون همان خیلی هارو گستاخ خواهد کرد.... منتظر حضور گرمت هستم دوستم
مامان امیــــرعلی (پســــرکـــــ شیطـــون)
26 آذر 92 16:04
آرام عزیزم چرا خداحافظی ؟؟؟؟؟ خصوصی داری خانومی ...
منصوره مامان زهره
26 آذر 92 16:47
چرا وبتون تعطیل شده؟ تازه داشتم باهاتون آشنا می شدم! خاطرات گل پسر رو چیکار کردین؟
مهتاب
26 آذر 92 18:57
دلم برات تنگ میشه نرو پیشمون بمون دوست داریم طرف دکترای بی ادبی داشته احتمالا
مامان ابوالفضل
26 آذر 92 19:29
آرام جونم خیلی دلم گرفت دیدم خداحافظی کردی.عزیــــــــــــــــــــــــزم عرصه رو خالی نکن برگرد تازه میخواستم باشما مشورت کنم برای یه برنامه ریزی که برای بچه بعدی چیکار کنیم چله بگیریم اگر بشه با چندتا دیگه از مامانای خوب .قربونت برم زودی برگرد اصلن هم به حرفای یاوه گویان اهمیت نده اونا قلوبهم غلف اند. ما خودمون میدونیم چیکار کنیم باهم تبادل نظر میکنیم از اطلاعات هم استفاده میکنیم وخلاصه ثابت میکنیم که حق با کیه .عزیزدل خیلی دوستت دارم این چند روزه غصم گرفته بود
توت فرنگی(مامان علیرضا)
26 آذر 92 20:32
سلام عزیزم چه بد موقعی اومدم سایتت برا خدا حافظی پیام گذاشتی نمی دونم چی بگم فقط می گم متاسفم اول برای خودم بعد برا بقیه که هیچوقت نمی تونیم به یه نظر واحد برسیم بگذریم سرت رو درد نمی آرم به نظرت و عملی که می خوای انجام بدی احترام می زارم مسلما خودت صلاح خودت رو بهتر می دونی اما بریم سراغ جواب سوالات ---------------- ببین عزیزم اگه تو سرچ باشه با تو هر محیز دیگه ای باشه که تصویر رو بتونی ببینی می تونی این کا ر رو انجام بدی تصویر رو کلیک کن بزرگ دیده بشه اگه هم بزرگه که هیچی تو صفحه کلیدت رو نگاه کن یه کلید می بینی نوشته prt screen یا prt src دقیقا کنار کلید f12 می تونی پیداش کنی اونو که زدی بیا تو paint کلید ctrl+v رو بزن انتخاب کن تصویر رو که می خوای از ابزار crop رو بزن تا درست بشه بعد بیا از محیز پینت کپیش کن ببر تو word پیستش کن بازم مشکل خورد در خدمتم
سمیرا
26 آذر 92 23:48
خداروشکر منتظرم باآمادگی کامل بیای عزیزدلم خیلی زیاد برام دعا کن عزیزم
خواهر فرناز
27 آذر 92 8:00
با افتخار لینک شدین
ارام
پاسخ
قربون محبتت
توت فرنگی(مامان علیرضا)
27 آذر 92 12:34
سلام عزیزم خوبی ممنون بابات راهنماییت خیلی استرس دارم نکه مال فامیل شوهر هست خیلی نگرانم دعا کن خوب از آب در بیاد
ارام
پاسخ
سلام انشاءالله که خوشمزه میشه و به جای ماهم میخورین
〰〰مامانِ چشمه بهشتى〰〰
27 آذر 92 15:09
نمى دونى چقدر خوشحال شدم اسم " علامه كوچولو " رو اون بالا ديدم
ارام
پاسخ
قربونت برم
مامان پارساجونی
27 آذر 92 18:49
میشه ازتون بپرسم شما چند جزء حفظید وکجا حفظ کردید؟؟
مامی امیرحسین
27 آذر 92 19:16
آرام جون وقتی دیدم وبتو تعطیل کردی خیلی ناراحت شدم. کسیکه منطق نداره به مسخره کردن رو میاره. اما با بستن وبلاگ محمدباقر کک این افراد هم نمیگزه... فقط دوستانتو ناراحت میکنه! والبته 1نکته همسری گفتند که قابل تامل بود... با افراد باید قدر ظرفیتشون صحبت کرد کسیکه در حد دبستان میفهمه نمیشه مفاهیم دانشگاهی رو بهش تزریق کرد... به امید دیدار مجدد محمد باقرم
مامان امیررضا
27 آذر 92 20:34
سلام من دلیل رفتنتون رو نمیدونم.... ولی ای کاش میموندیم.....من تو جمع نی نی وبلاگی ها همش به دنبال خونواده هایی میگشتم کع مذهبی باشن و باهاش در مورد تربیت بچه همفکری کنم..... اما متاسفانه از این دست خیلی کم هستن...... بازم میگم دلیل رفتنتون رو نمیدونم ولی بودن در این جمع ها باعث میشه بیشتر بتونیم تبلیغ دین داشته باشیم.....متاسفانه نبودن خونواده های مذهبی تو اجتماع باعث شده اجتماع بد بشه..... همه میگن حامعه بد شده بیرون نریم و یا از این دست حرف ها و همین باعث شده بازار بیفته دست نا اهلش..... خوشحال میشم برگردین......منتظرتون هستیم.....
مامانی امیرعلی جون
27 آذر 92 21:24
سلام آرام جون من چند روز نبودم چه اتفاقی افتاده؟؟؟؟؟؟ اینجا دقیقا چه خبره؟؟؟؟؟
فرشته
27 آذر 92 21:33
سلاااااام کجا رفتی؟ اخه چررررررااااااااا
فرشته
27 آذر 92 21:37
خصوصی
امیر مهدی و عمی
27 آذر 92 23:39
عزیزم خصوصی داری
زهرامامان آرتا
28 آذر 92 0:02
واای من از همه چیز بیخبرم چرا خداحافظی عزیزدلم؟
زهرامامان آرتا
28 آذر 92 0:03
چرا ؟
زری مامان مهدیار و صدرا
28 آذر 92 9:35
چه خبر بوده اینجا آرام جونم شوکه شدم طوفان بوده؟؟
زری مامان مهدیار و صدرا
28 آذر 92 9:37
پستای وبلاگت کووووووووو پرسش و پاسخ کجاست بگو تا بخونم و از این گنگی بیام بیرون
مامان محمدمهدی
28 آذر 92 11:12
چیش عالیه؟خیلی خشکه بنظرم و با روحیه لطیف ها مثل من جور در نمیاد(شوخی کردم من اصلا روحیه لطیفی ندارم) 11 تا اختلاف خیلی حیفه! ولی خب حتما حکمتی داشته! ولی
مامان محمدمهدی
28 آذر 92 11:39
یعنی انتظار داری من اونو منتشر کنم؟
مامان محمدمهدی
28 آذر 92 18:09
برای شما سنیه دیگه وگرنه من که هنوز سنی ندارم
هستی وداداشش هیربد
28 آذر 92 18:13
سلام مرسی که به ماسرزدین محمدباقرجونوببوسین
مادرشوهر
28 آذر 92 23:15
ببخشید من چند وقتی نبودم .این بحث پرسش و پاسخ گویا خیلی جنجالی بوده دوست دارم بدونم کجا بوده؟ چرا دیگه نیست؟
مامانی امیرعلی جون
28 آذر 92 23:50
عزیزم نمیدونم چرا نظرت رو با اینکه تایید کردم ولی نشون نمیده
〰〰مامانِ چشمه بهشتى〰〰
29 آذر 92 11:42
سلام ..... حالت خوبه ؟ روز جمعه ات بخير .... واى از هفت صبح بيدارى ....؟؟؟!!!! حالا بعد از ظهرا ميذاره بخوابى يا نه ...؟؟؟ ولى خواب صبح يه چيز ديگه ست ....!
ღمامان على اكبرღ
29 آذر 92 17:59
خصوصی
امیر مهدی و عمی
29 آذر 92 19:59
سلام عزیزم خبری ازتون نیست
مامان محمد و ساقی
29 آذر 92 22:15
خصوصی
ღ مامان ِ آینده یه فسقِـلی ღ
30 آذر 92 12:15
دوست ِ عزیزم; پاییزی را دوست دارم که بارانش فقط برای شستن غمهایت باشد. پاییز رو به اتمام است، از ته دل سپیدی و زیبایی و آرامش برف زمستان را آرزو دارم تا با گرمای قلب پاکت، برایت دلنشین باشد. * یلدات مبارک * عمرت بلند... آرزوهایت دست یافتنی... لبت خندان... دلت شاد...
مامانِ عسل
30 آذر 92 12:54
یعنی فکر نکنم بتونی درک کنی چقدرررررررررررررررررر خوشحالم که نوشتی برمیگردی بی نهایت دوست دارم و بی صبرانه منتظر پست جدید میمونم. امیدوارم خیلی طولانی نباشه چون من هم عجول و کم حوصله هستم و هم دلتنگ محمدباقر نازنینم همسری همیشه میگه تنها عیب من عجول بودنمه در غیر این صورت همونی هستم که میخواسته
توت فرنگی (مامان علیرضا)
30 آذر 92 14:10
سلام عزیزم خدا رو شکر با کمک شما و راهنمایی دوستان و همراهی بزرگترها مثل مامانم خوب از آب در اومد دستت درد نکنه عزیزم انشالله که آخرین شب پاییزی خوبی رو در کنارخانوادت داشته باشی و آسمان زندگی شما هم آفتابی باشه و در کنار خانوادت خوشبخت و شاد و سلامت زندگی کنی شب یلداتون گرامی باد
〰〰مامانِ چشمه بهشتى〰〰
30 آذر 92 16:56
خصوووووووووصى
✿مامان علی خوشتیپ✿
1 دی 92 14:45
سلام عزیزم.خوشحالم قسمت نظراتت باز شده...اومدم فقط حالتو بپرسم.از اون شبی که برام نظر گذاشتی همش تو فکرت بودم.خوبی؟
توت فرنگی (مامان علیرضا)
1 دی 92 17:39
سلام عزیزم سایت www.downloadha.com سایت خوبی برای دانلود هست التماس دعا عزیزم
خواهر فرناز
2 دی 92 0:26
سلام عمرتون صد شب یلدا دلتون قدر یه دنیا توی این شبهای سرما یادتون همیشه با ما دل خوش باشه نصیبت غم بمونه واسه فردا ببخشید دیر شد
سمیرا
2 دی 92 21:34
آرام جونی پس کی میای
مامان محمدمهدی
3 دی 92 8:06
خداحافظی بسه دیگه بیا بنویس دوباره
اسنا
3 دی 92 18:59
سلام خانم من تازه شما رو پیدا کردم.از کامنت وپاسخ بالا متوجه شدم جریان از چه قراره. من کاملا با شما هم عقیده هستم.ان شاالله ثابت قدم وپیروز باشید.منتظرتون خواهم بود.
مام پارسا
3 دی 92 23:17
سلام آرام جون.... واااااااااااای چی شده...چرا رفتی؟؟؟؟؟؟ باورت نمیشه چند بار صفحه رو رفرش کردم تا شاید درست باز بشه....فکر کردم مشکل از سرعت اینترنته چی شده گلم...چرا خدا حافظی؟؟؟؟؟؟؟ اومده بودم عکس محمد باقر رو ببینم ولی.............. توروخدا یه خبری بهم بده که چی شده
nice.design
5 دی 92 13:08
سلام من اومدم که بدونم سلیقه ی شما چیه؟ چه رنگی رو دوست دارین؟ چه طرحایی شمارو به وجد میاره؟ دوس دارین یه پوستر خوشگل با عکس خودتو، حتی عکسی که با موبایل از خودتون گرفتید، داشته باشید؟! یا یه هدر زیبا و منحصر به فردی که لوگوی اسم وبلاگتون روش حک شده باشه؟ یه کارت پستال شیک و خوشگل برای جشن یا کریسمس یا تولد دوستتون؟ حتی با عکس خودش؟ یا چیزی که اون دوس داره!!! کارت دعوت و.... کارت ویزیت چی؟ دوس دارین یه کارت ویزیت منحصر به فرد داشته باشین از خودتون؟ و خیلی چیزایی که طراحیش، جزو ارزوهاتون بوده... اگه دلتون می خواد با کمترین هزینه یه عکس از خودتو با طراحی زیبا و شیک روی شاسی ، روی دیوار اتاقتون داشته باشین، به وبلاگ نایس دیزاین سر بزنید و از کارها دیدن کنید هر چند سلیقه ی شما هرچه که باشه، در اولویت کار ما قرار می گیره و اینکه خیلی راحت می تونید با سیستم اپلود فایل در وبلاگ نایس دیزاین، عکس خودتونو اپلود کنید و طراحیش رو به نایس دیزاین بسپارید و سوالات خودتون رو به صورت انلاین بپرسید... منتظرتون هستم... یادتون باشه، عکس های خانگی تون هم به بهترین شکل ویرایش میشه و کیفیتش عوض میشه، یه البوم خوشگل داشته باشید از عکساتون... فقط با نایس دیزاین...
امیر مهدی و عمی
5 دی 92 15:03
سلام عزیزم قالب جدید مبارک. یا امام رضـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا
〰〰مامانِ چشمه بهشتى〰〰
5 دی 92 16:04
سلام حالت خوبه ..؟؟
مامان محمدطاها
6 دی 92 9:08
من از همه جا بی خبرم چی شده؟