آقا محمدباقرآقا محمدباقر، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 27 روز سن داره
مهنا خانوممهنا خانوم، تا این لحظه: 8 سال و 3 ماه و 10 روز سن داره

طرِه ي مشك ساي تو(علامه كوچولو و خواهرش)

حال و هواي خرداديمان

1392/10/7 11:17
نویسنده : ارام
795 بازدید
اشتراک گذاری

سلااااااااااااااااااام به همه دوستان خوبم و نيز به شيرين پسرم محمدباقر عزيزم!قلب

ايام به كامتون باشه انشاءالله......

با مهمترين رويدادهاي خرداد ماه در خدمتتون هستم!هورا

 

***************************

  • از بچگي خرداد را دوست داشته و دارم اگرچه به قول دوستان خرداد ياداور استرس و هيجان و نماد امتحاناته(اونم امتحاناتي كه با همه درس خونيم تا مرز دل پيچه در شروع امتحان پيش ميرفتم) اما هميشه علاقه عجيبي به ان داشته ام

خرداد براي من سمبل زندگيست و هر سال تجديد عهديست براي تحول و آغازي بهتر از ديروز....دوم خرداد هر سال سالروز تولد منه و شكرانه يك بهار ديگر

امسال تولدم مصادف شد با اثاث كشي!!(عجب تصادف ميمون و مباركي بودنیشخند) با خودم كلي تمرين كردم تا دلخور و ناراحت نشوم  اگر به هر دليلي همسرم اين روز مهم را فراموش كرده بود!!

خورشيد دوم خرداد به انتها رسيده بود و آسمان چادر سياهش را به رخ كشيده بود..(نثر ادبي رو حال كردين  )از خود راضیهمه وسايل رو به منزل جديد برده بوديم و خودمان نيز راهي سكونتگاه جديد بوديم كه آقايي كنار خيابان توقف كرد پياده شد و لحظه اي بعد برگشت كمي دمغ و مستاصل ..پرسيدم چيزي شده ؟لبخندي زد و گفت «فكر نكني يادم رفته تولدت مبارك!از صبح منتظر فرصت بودم كه بيام بيرون اما نشد .الان اومدم كيك بخرم ميگن شب عيده كيكهامون تموم شده!(اون شب ،شب سيزده رجب بود) خانوم اجازه !شيريني قبوله؟

ازينكه يادش بود خوشحال شدم و گفتم همينكه يادت بوده يه دنيا ارزش داره ،مهم نيست

و اما چند روز بعد كه كاملا اثاثيه جابجا شد و بقولي نفس راحت كشيديم حوالي غروب آقايي وارد خونه شد و يا الله گويان اشاره كرد كه داره مرد مياد توو خونه من هم محمد باقر رو برداشتم و رفتم توو اتاق خواب!چند دقيقه بعد گفت حالا بيا بيرون...رفتم و تعجب

ماجرا ازون جايي شروع شد كه من زمان بارداريم يعني حدودا دوسال قبل براي خريد رفته بودم فروشگاه بزرگ پلاستيك فروشي شهر!در حين خريد چشمم به يك جا خلال دندوني افتاد كه بدجور به دلم نشست و خريدمش .توو خونه به اقايي نشون دادم و گفتم اينو برا ميز ناهار خوري خريدم در صورتيكه اصلا ميز ناهارخوري در كار نبودزباناقايي خنديد و گفت پالانشو زودتر از خودش خريدينیشخند و قول داد كه در اولين شرايط ممكنه بخره

دو سال گذشت و موقع اثاث كشي جاخلال دندوني بخت برگشته از بين اثاثيه هويدا شد به شوخي به اقايي گفتم :هيييييي پالانه كهنه شد اما از صاحابش خبري نشد(ازون جاييكه سياست مردها اقتضا ميكنه در چنين مواقعي ناشنوا بشن ما هم گويي اصلا چيزي نگفتيم و به ادامه كارها پرداختيم)

بله دوستان!اقايي اون روز شنيده بود و خودش رو به نشنيدن زده بود و اينگونه شد كه كادوي روز تولدم يه سرويس ناهار خوري 6 نفره شد(شايد شايد شايد عكسش رو بعدها گذاشتم!!!خنده)

 

**************************

  • هفدهم خرداد عروسي خواهر كوچيكه بود...اما دلايل متعددي دست به دست هم داده بودند كه نرم

1- عروسي در اخرين شب تعطيلات برگزار ميشد و رفتنم مستلزم حداقل دو روز مرخصي بود كه با توجه به شرايط كاري مقدور نبود يعني من هم مثل اقايي فقط شنبه را ميتوانستم مرخصي بگيرم  

2- بعد از تغيير منزل و اثاث كشي ماشين شخصيمان را فروختيم و اين يعني مسافرت دوروزه با اتوبوس(با 24 ساعت در جاده بودن) ان هم با يك پسر بچه كاملا بازيگوش و فعال! آقايي بنده خدا صبح جمعه تهران رسيد و شب ساعت 11 راه افتاد براي برگشت...اگه من هم ميرفتم كه اصلا چه رفتني ميشد فقط و فقط خستگيش برام ميموند

3-شنبه عصر يه برنامه مهم اداري داشتم و با توجه به وسواسم اصلا نميتونستم به فرد ديگه اي بسپارم

4- مجلس خواهرم از نمونه جشن هايي بود كه من با نوع برگزاريش شديدا مخالفم و اگر ميرفتم خوش نميگذشت كه هيچ!! با كلي تنش و اعصاب خردي بايد برميگشتم(آقايي ميگفت بيا بريم موقع شام تالار ميريم ولي هرچه فكر كردم ديدم نميشه)

بنابراين منصرف شدم و اقايي من باب احترام و وظيفه اين امر خطير را پذيرفت ...براي او بيرون ايستادن از تالار و هم صحبتي با دوستانش مشكلي ايجاد نميكرد اما من چيكار ميكردم

 

***************************************

  • دو شبي كه اقايي در مسير رفت و برگشت بود به دليل اينكه مادر و خواهرشان هم به عروسي خواهرم رفته بودند از پدرشان دعوت كرديم كه براي رفع ترس از تنهايي در منزل جديد به شهر ما بيايند و امدن ايشان برابر شد با كچل شدن گل پسرمعینک

***************************************

  • بين همكاران اداره همكاري داشتم كه محمد باقر اولين بار به او گفت عمه جووون !و با اينكه خانواده ش مشهد زندگي ميكنند اما بعد از فارغ التحصيلي همين جا مشغول شد  ....ايشان نيز به سلامتي و مباركي شانزدهم خرداد مصادف با عيد مبعث به جمع مزدوجين خوشبخت پيوستند و اين هم ادرس خونه جديدشون اينجا           
******************************************
  •  و اما بيست و چهارم خرداد مردم ما دوباره گل كاشتند و به ارمان هاي بلند امام راحل (رحمه الله عليه)و شهداء لبيك گفته و با رهبر عظيم الشأنمان (مدظله العالي) عهدي دوبار ه بستند.دست مريزاد !
اگرچه نتيجه مطلوب همگان نبود اما خوشحاليم كه همه به وظيفه عمل نموديم...خوشحاليم كه با صبرمان حقانيت 4 سال پيشمان را اثبات كرديم ....خوشحاليم كه به سبزهاي ديروز و بنفش نماهاي امروز اثبات كرديم كه تا اخرين لحظه بر ميثاقمان پايبنديم حتي اگر آرائمان كمتر از انگشتان دستمان باشد
ميدانم اين وسط عده اي بودند كه  واقعا برايشان تحمل سختي و مشقت ،تحمل تحريم ها ،تحمل زخم زبان شنيدنها و...سخت بود و ترجيح دادند با رايشان كليد خوشبختي بخرند
ارزو ميكنم و دعا كه اين كليد همان شاه كليد سربلندي و سرافرازي وطن باشد
اين نتيجه اگرچه چشمان خيليهامان را اشك الود كرد و قلبهامان را  غمبار اما ما پشتوانه محكمي به نام رهبر داريم كه به فرمان او به خرد جمعي ملتمان احترام ميگذاريم و به تاسي از او از منتخب ملت حمايت ميكنيم و تا زمانيكه رئيس جمهوري ولايي و ولايتمدار باشد و ارمانش سرافرازي ميهنمان و دينمان باشد پشتيبانش هستيم
امروز به تغييرات اخير بازار اقتصاد(بالاخص كاهش قيمت طلا و ارز) كه نگاه ميكنم دلم براي مظلوميت دولت دهم ميگريد دلم براي تفاوت محبوبيت 8 سال پيشش و بي پناهي امروزش ميگيرد
خدايا مارا دقيقه اي به خودمان وامگذار
!!!!
****************************************
من و اقايي و پدرشان نشسته ايم و مشغول صحبتيم و محمدباقر در حياط ،گرم بازي
لحظه اي بعد وارد پذيرايي ميشود:

-آقاژوووون!خوشيل!

ما:تعجبتعجبتعجببغل

 
قربون خوشگل گفتنت بشم !!!اينو از كي ياد گرفتي پسر؟؟!!                      92/3/27 دوشنبه
 
 
 
 
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (88)

زهرا(✿◠‿◠)
27 خرداد 92 20:32
آرام جون سلام...
پست بلند بالا و قشنگی بود...
از خوندنش لذت بردم...


سلام زهراي خوبم!
قربان محبتت بانو كه هميشه مايه دلگرمي و نشاطي
زهرا(✿◠‿◠)
27 خرداد 92 20:34
یه کمی واسم عجیب بود که چرا عروسی خواهرت نمیری.....
ولی توو این پستت کااااملا متوجه شدم

ان شاللا خوشبخت بشن


انشاءالله همه جوونهامون سعادتمند شن

مامان تسنيم سادات
27 خرداد 92 23:09
اول از همه سلام
بعدشم قسمت آخرى رو خوب گفتى ...
ايشالله خدا و امام زمان حافظ اين كشور و اين نظام باشند
**********
خونه جديد مبارك ايشالله خونه خودتون بريد
كادو تولدت و سورپرايزى و ... به به ...
دستشون درد نكنه ...
**********
ايشالله كه همه ساله ماه خرداد براتون بركت داشته باشه ....
خصوصى هم داريد با اجازه

سلااااااااااااام عزيزم!
انشاءالله...
ممنونم خانومي!خدا به همه مستاجرها يه نيم نگاهي از مُلكش بندازه برامون كافيه
واقعا دستشون درد نكنه
.....
چشم خدمت ميرسم
mahtab
28 خرداد 92 0:05
سلام خانوم خانومای کم پیدا
خونه جدید مبارک و تولدتون نیز هم
ایشالا همیشه سالم و خوش باشین
چه کادوی خوبی براتون خریدن
دستشون درد نکنه
منتظر عکسش هستیم ها

سلام عزيزم
ممنونم از لطفت دوباره تون
قربونت برم
ببين !گفتم شايد بذارم

mahtab
28 خرداد 92 11:19
راستی چرا به ما سر نمیزنین؟

ازين به بعد انشاءالله خدمت ميرسم

مامان محمدمهدی
28 خرداد 92 13:35
وای چه پست باحالی.خیلی خوشگل بود! مبارک باشه هم تولدتون و هم میزنهارخوری!
فکر کنم شما هم در عروسی رفتن مشکلاتی شبیه به مشکلات ما دارید
یعنی اقاجونش گل پسرو کچل کردن؟
راستی من چون تو یه سازمان اقتصادی کار میکنم انتظار داشتم که بفهمم ربط کاهش قیمت طلا و مظلومیت دولت دهمو اما نمیدونم چرا نمیگیرم منظورتو؟
حتماً از خودت یاد گرفته؟

سلام خواهر خوبم!
ممنون از لطفي كه داري و لطافت نگاهت!
دقيقا ما هم دراين مقوله مشكلات عديده اي داريم
قرار بود خودمون كچلش كنيم اما دلمون نميومد ايشون به خوبي از پسش براومدند
خدمت ميرسم بانو!
نه واللا!!!من ازين حرفهاي خوشگل بلد نيستم


مامان مهراد
28 خرداد 92 13:41
سلام عزیزم. رسیدن به خیر.امیدوارم خونه خریده باشید که باعث فروختن وسیله اتون شده باشه.
خوشحالم که شاد وسلامتید.
علامه مون رو ببوسید

سلاااااام
خوبين شما؟
ممنونم
نه بابا خونه كجا بود...اقايي قصد ارتقاء مدل ماشينشونو دارند...
قربونت برم
شما هم مهراد جونو محكم بفشاريد
مامان سونیا
28 خرداد 92 15:31
خونه جدید مبارک تولدتون هم بازم مبارک خسته نباشید از اسباب کشی خانمی دست اقاییی درد نکنه با سورپرایز زیباشون سرویس ناهارخوریتون مبارک
عروسی خواهر عزیزتون هم مبارک باشه و انشاالله خوشبخت و عاقبت به خیر بشوند

ممنووووووووووونم عزيزم!
واقعا سورپرايز خوبي بود
انشاءالله

مامان محمدمهدی
29 خرداد 92 8:26
سلام دوستم
آره دقیقا ما هم این تحلیلو داریم و داشتیم .راستش من از جملات متنتون این برداشتو نکردم و ابهام ایجاد شد و خواستم تحلیلتو بدونم. من هم گرچه از منتقدین دولت بودم اما سعی نکردم از دایره اعتدال خارج شم و واقعا کارها و خدمات این دولت و بد رفتاریهایی که باهاش شد و میشه(اتفاقا بیشتر از جانب کسانی که زمانی خیلی بالا برده بودنش و اقتدار بهش بخشیده بودن )رو میبینم و گرچه تاسف هم میخورم!
خدا همه مارو هدایت کنه

سلام
به ذوق هشت سال و چهار سال پيش مردم و دلمردگي الانشون نگاه ميكنم كارم فقط آهه كه قلبم رو به درد مياره
خيليها ميتونستن جلوي اين وضع رو بگيرن اما نگرفتن
ويل للمطففين!!
البته راست ميگين مبهم بود ولي چون متن رو نميخواستم خيلي به فضاي سياسي بكشونم توضيحات واضح ندادم
اما دولت در برابر خيلي از فشارها و بهتان ها واقعا مظلوم واقع شد و بد اخلاقيهايي كه بين بعضي از افرادش به وجود اومد مانع از دفاع مردم شد
ديشب كه خبر ملاقات دكتر احمد نژاد با آقاي روحاني ميديدم ناخود اگاه اشك توو چشام حلقه بست
تعز من تشاء و تذل من تشاء
....
انشاءالله كه خيره

ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
29 خرداد 92 9:03
به به، چقدر خوشحال شدم که آپ کردید ...

دلمان برای نوشته هان تنگ شده بود بانو

همه ی نوشته هاتو با دقت و لذت خوندم، چند تا از قسمتاشو خییییییییلی بامزه نوشته بودین

امیدوارم خواهرتون خوشبخت بشن ...

کادو سورپرایزیتون هم مباااااااااااااااااااارک

====================

از اون قسمت 24 خرداد خیییییییییلی خوشم اومد .... واقعا زیبا بیان کردین و من هم دوست دارم اینو بگم که:
روزی که نتیجه به نفع ما نبود، نه خانه ای، نه اتوبوسی و نه بانکی آتش گرفت ...
در دلمان غم گرفت، ولی لبخند زدیم
چون ما مامور به تکلیفیم، نه نتیجه ...
تا ابد بر اصولمان هستیم و یاور خامنه ای ...

سلااااااااااااااااام خانوم خانوما!!
قربونت برم بانو كه اين قلم شكسته ما رو اينقدر تحويل ميگيري
ممنونم عزيزم بابت تبريكهات
............

البته ياور امام خامنه اي[چشمك]
راستي بابت خصوصي: ممنونم از راهنماييتون !دستورتون اجرا شد
مامان محمدمهدی
29 خرداد 92 9:05
اوهوم من هم دیشب با دیدن این صحنه که به لطف جناب همسر یکسره تکرار میشد با دیدن همه اخبار، چشمام اشکی میشد



مامان ساجده
29 خرداد 92 13:07
سلام عزيزم خونه جديد مبارك در ضمن ميز ناهار خوري هم مبارك باشه
عروسي خواهر كوچيكه هم مبارك انشاالله خوشبخت بشن
براي گل پسرمون كه ناز ميگه خوشگل

سلام
ممنونم
قربانت

هیراد و عمه لیلاش
29 خرداد 92 16:37
منزل نو مبارک باشه
انشاالله که همیشه توش فقط پر بشه از خوشیها و خبرهای خوب خوب
فدای شیرین زبونی علامه کوچولوی خودمم بشم

ممنونم عزيزم
قربانت

مامان مرضیه
29 خرداد 92 16:47



مامان پسرا
29 خرداد 92 16:49
سلام عزیزم! تولدت مبارک! ( البته با تاخیر)
ان شاءالله زیر سایه ی صاحب مان باشی! پایدار و عاقبت به خیر!

سلام مامان پسراي عزيزم!
قربونت برم

مامان پسرا
29 خرداد 92 16:51
راستی! خونه جدید هم مبارک! روزای خوبی توش داشته باشین الهی!

سپاس بانو

یه احساس ُ آقاییش
29 خرداد 92 18:52
پخخخخخخخخخخخخخخ
بعد مدت ها اومدم اعلام حضور کنم پیش شوما آرام بانوی مهربون
چطوری بانو ؟ خوبی ؟پسر کوچولوت خوبه؟
برم پستو بخونم و بیام نظر بذارم

واااااااااااي ترسيدم نكن مادر زهره م اب شد
خوش اومدي
خداروشكر
در خدمتيم

یه احساس ُ آقاییش
29 خرداد 92 19:02
الهی .. پس بالاخره صاحبه پالانش هم اومد وارد خونه شد مبارک باشه.

آرام بانو یه سوال بپرسم ؟

ینی از لحاظ شرعی و اینا عرسی خواهرت خوب نبود ؟ ینی با هم دیگه تفاوت دارین در این مورد ؟

ببخشید توروخدا اگه نخواستی جواب نده







پالانش كار خودشو كرد
من توو اين موارد خيلي سختگيرم و با خانواده و مخصوصا خواهرهام يه خرده متفاوتم
مامان نوژاجونی
30 خرداد 92 1:30
چه خردادماه خاطره انگیزی.ایشالاه تموم خردادماه عمرت پراز خوبی ودلخوشی باشه جیگر حرف زدن پسرمون چقدر قشنگ حرف میزنه بووووووووسسسسسسسسسس

ممنونم عزيزم
عمر شماهم انشاءالله پر بار و پر از سعادت باشه
ممنوووووووووووونم


مامان تسنيم سادات
30 خرداد 92 11:52
بيا ببين خوب شد ....


مامان كوچوك،علامه بزرگ عاليه

مامان نرگس
30 خرداد 92 14:58
واقعا" باهات موافقم. ایول . ایشالا ملتی که هر دفه یه طرفن رو خدا خودش هدایت کنه و البته تا رهبری عزیز هست هیچ مشکلی به لطف خدا پیش نمیاد.

اوهوم

آسمان
30 خرداد 92 18:18
هر جا سخن از خاک دری هست، سری هست
هر جا تب عشق است، دل در به دری هست

دیروز گدایان همه دنبال تو بودند
هر جا که شلوغ است یقیناً خبری هست

در غیبت شه روی به شهزاده می آرند
صد شکر که در خانه ی آقا، پسری هست

هر جا قد و بالای رشیدی ست، یقیناً
دنبال سرش نیم نگاه پدری هست

یا حضرت ارباب، دمت گرم و دلت شاد
یا حضرت ارباب کرم، خانه ات آباد
علی اکبر لطیفیان



بسيار زيبا
عيدتون مبارك

αsαℓ ßαηõõ
31 خرداد 92 12:19
نوبتی هم که باشه نوبت اعترافه!!!
حال نداشتم این پست رو بخونم
رفتم سراغ پستهای پایینی!
حواسمم بــــــــــــــــــرت!!!

فک کردم عروسی آبجیتون تیرماه برگزار میشه!!!

منزل نو مبارک!
سرویس ناهار خوری تون مبارک

درباره انتخابات هم...
ما که رأی اولی بودیم!
ولی وجداناً خیلی برام سنگین بود نتیجه

البته مهم حضور مردم بود که الحمدلله خیلی خوب بود.

علامه کوچولو رو از طرف ما ببوسید

درباره دیر تأیید کردن کامنتتون هم معذرت

حالا كه خودت اعتراف كردي توو مجازاتت تخفيف قائل ميشم :تا يه هفته وبت نميام
نكنه عاشق شدي ؟!!!!!شايدم حالت خوب نيست؟[تشويش]
ممنونم عزيزم
خداروشكر خواست اقا محقق شد
چشم حتما
خواهش ميكنم مثل اين كه موجه بود
م (خط خطی های خوانا)
31 خرداد 92 20:38




يعني بيام نظر بدم ديگه

مرضيه (مامان محمدمهدي)
1 تیر 92 9:11
سلام خانم
چه عجب، چه غيبت كبرايي
دست آقاتون درد نكنه، مباركتون باشه




سلام عزيزم
اره واقعا طولاني بود
ممنونم خانومي
نفس
1 تیر 92 13:41
سلام آرام جان
ممنونم که سر زدی
از آشناییت خوشوقتم.
خونه جدید و میزناهارخوری مبارک
ایشالا خونه بخرین
با حرفات موافقم
خدا محمدت رو حفظ کنه صحیح و صالح
راستش من نفهمیدم خوشیل یعنی چی
پسر من یه سال و 4ماهشه و هنوز حرفاش اینجوری قابل تشخیص نیست... کی دیگه حرف بزنه برامون...
خوشحال شدم

سلام خانومي خيلي خيلي خوش اومدين
قربانت و ممنون از تبريكهات
خوشيل يعني خوشگل
انشاءالله به زودي شاهد بلبل زبونيهاش باشي

نفس
1 تیر 92 13:44
اوووه راستی یادم رفت
تولدت مبارک
شوهر منم خرداد ماهیه!!!


ممنووووووووووووووووووووووووووونم
زنهاي خردادي كه شگفت اورند مردهاش چطورند؟
نفس
1 تیر 92 14:03
ممنونم
الان با گوشی آنلاینم و مشغول خوابوندن امیرعلی و این فسقلی تا وقتی نا داره شیر میخوره]
ممنون که منو قابل دونستی فدات
شمام تو اولین فرصت لینک میشی عزیرم



خاله علی اکبر
2 تیر 92 9:28
اگرچه...
او يوسف دلرباي زهراست/ با هيچ گهر خريدني نيست
با ديده ي از گناه لبريز/ آن روي چو ماه ديدني نيست
ولي...
تو مگو ما را بدان شه بار نيست/ با کريمان کارها دشوار نيست.
میلاد منجی عالم بشریت مبارک
تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات

اللهم صل علي محمد وال محمد
بر شما هم مبارك

مامان سونیا
2 تیر 92 14:56
برخیز که حجت خدا می آید / رحمت زحریم کبریا می آید

از گلشن عسگری گذر کن که سحر / بوی گل نرگس از فضا می آید

ولادت امام زمان(ع) مبارک باد

عيد شما هم مبارك

مامان علیرضا(mahtab )
2 تیر 92 15:26
خصوصی!

خدمت ميرسم

مامان امیر مهدی (سوده)
2 تیر 92 16:06
سلام عزیزمممممممممممممممممانشاالله همیشه به جشن و شادی باشید انشاالله زندگیتون تو منزل جدید شیرین تر از قبل مثل عسل باشه گلم انشاالله روز به روز شاهد رشد و بالندگی پسر گلت باشی .از داشتن دوست گل و متدینی مثل شما بر خود میبالم عزیزم.دوستت دارم خیلی زیاد.

سلام عزيزم
نظر لطفته دوست خوبم
من هم از داشتن شما خوشحالم

مطلع عشق
2 تیر 92 16:28
سلام دوست عزیزم.......
سلام به شما و علامه کوچولوی عزیز.....

عید میلاد پر از نور آقاجانمون بر شما پر خیر و برکت ومبارک

مامان خانم میشه امشب توی دعاهاتون برای ما و حاجتهامون هم دعا کنید!!!!

ویــــــــــژه.......

خیلی خوش رو هستم مگه نه؟؟؟؟


سلام عزيزم
قربون محبتت
اگه قابل باشيم چشم حتما
دعا ميكنم به زودي زود دامنتون سبز به حضور كوچولوتون بشه خانمي

مامان سارا
2 تیر 92 16:48
بر مهدی و آن هاله نورش صلوات/
بر خال لب و جام ظهورش صلوات/
بی پرده همه انس و ملک می گویند/
بر سال و مه و وقت ظهورش صلوات/
ولادت حضرت صاحب الزمان(عج) بر شما و خانواده محترمتان مبارک

اللهم صل علي محمد و ال محمد
عيد شما هم مبارك

مامان پارسا
2 تیر 92 17:38
دعا میکنم زیر این سقف کبود ،روی دامان زمین،هر کجا خسته شدی ،دستی غیب به دادت برسد ،،،تولد مهدی موعود رابه شما و خانواده گرامیتان تبریک میگویم

ممنونم عزيزم
عيد شما هم مبارك
امیر مهدی و عمی
2 تیر 92 19:36
سلام بر مامانی مهربون
اول عیدتون مبارکـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دوم خونه نو مبارک باشه انشاله در منزل جدید لحظه لحظه خاطرات زیبا داشته باشید
سوم تولدتون و به سبب اون میز ناهار خوریتون مبارک انشااله همیشه سفره های شادی روش چیده بشه
چهارم از بابت قسمت بیست چهار خرداد تون خیلی سپاسگزاریم حرف دل خیلیهامونو نوشتید
انشااله حضرت ولی عصر به مانند سابق عنایتشون رو شامل حال ما و جامعمون داشته باشند
آمینـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــتت
راستی مامانی ما نیایم سر بزنیم شما هم به ما سر نمیزید
.
.
.
.


سلام عزيزم
ممنونم بابت همه تبريكهاي گرم و صميمانه ت
دل به دل راه داره عزيزم و اين احساس گرمتون صد البته انعكاس مهر من نسبت به شما و سيد كوچولوي عزيزه
شرمنده ام تغيير منزل باعث يه سري ايرادات توو شبكه نتمون شده به محض تعمير خدمت ميرسم

هیراد و عمه لیلاش
2 تیر 92 23:27
در تمنــــــــــای نگاهــــت بیقرارم تا بیایی
من سکوت لحظه ها را میشمارم تا بیایی
سالروز میلاد با سعادت امام عصر بر شما مبارک

قربونت برم

مامان تسنيم سادات
3 تیر 92 9:40
رفتى خونه جديد خيلى تنبل شدياااااا.....!!!!
چرا پست نمى گذارى پس...؟؟
عيدتم مبارك تازه
پست جديد؟؟
پست جددديد ؟؟؟



سلاااااااااااااااام عزيزم
عيدتون مبارك
عاقا دست رو دلم نذارين...خط تلفن اين خونه رو اشتراكمون قبول نميكنه يعني وصل به اينترنت نميشه اگه امروز هم وصل نشد بايد تقاضاي خط جديد بديم

مامان نرگس
3 تیر 92 11:20
صبحدم پيك مسيحا دم جانان آمد
گفت برخيز كه آرام دل و جان آمد
سحر از پرده نشينان حريم خلوت
نغمه برخاست كه شاهنشه خوبان آمد

میلاد پر برکت صاحب الزمان(عج) مبارک باد.

ممنونم عزيزم بر شما هم مبارك

همسری
3 تیر 92 14:19
سلام خانم گل
ممنونم از این همه لطف شما به بنده ، خیلی ارادتمند و دوستدار شما هستم عزیزم
محمدباقر عزیزم خیلی ناز و ملوس شده مخصوصا اون شب که دیدمش خیلی دلم براش تنگ میشه قربونش برم . از طرف من ببوسینش .
عیدتون مبارک .

سلام عروس خانوم
عيدتون مبارك پاگشاتون مبارك!
خواهش ميكنم..............حتما

مامان درسا
3 تیر 92 23:58
سلام عزیزم چه پست جالبی بود کلی از خوندنش لذت بردم.همیشه به شادی

قربونت برم

نفس
4 تیر 92 15:46
سلام آرام جان
ببخش دیر اومدم...
ممنونم که سر زدی...
وقتی وبلاگم رو راه انداختم علی ازم خواست اسامی مستعار به کار ببرم منم اسم علی رو ابوالفضل گذاشتم ولی از اونجا که خودم همیشه عاشق اسم علی بودم روز میلاد امام علی(ع) اسمش رو لو دادم. البته پسرم هم امیرعلیِ
محمدباقرت نازه ماشالا... خوشتیپم هست... میتونم عکسش رو سیو کنم؟
راستی هر ماه فقط آپ میکنی؟
نوشته هام کمی قاطی پاطی شده آخه چندماه به وبم سر نزدم... ولی وقتی اومدم توضیح دادم...

سلام خانومی
ممنونم از توضیحاتت عزیزم
قربانت...خواهش میکنم
نه هر ماه!اما یه مدتی نت نداشتم
تونستم ترتیبش رو پیدا کنم ممنونم از لطفت

آسمان
4 تیر 92 15:56
این نیمه شعبان هم گذشت و آقامون نیومد ...

ترسم که شعر سنگ مزار من این شود
او هم جمال یوسف زهرا ندید و رفت ...

******************
بیا تا جوانم بده رُخ نشانم ...
که این زندگانی وفایی ندارد!



αsαℓ ßαηõõ
4 تیر 92 22:36
خانوم اجازه؟؟؟

یه هفته مجازات ما تموم نشد؟؟؟

جانم بفرماييد....
چون دختر خوبي بودي عفو شاملت ميشه

مامان حمیدکوچولو
5 تیر 92 8:00
سلام مامانی
خوبی؟
مبارک خونه ی جدید
وهمچنین کادوی تولد
عکسشو حتما باید بزاری
چه خوب که همسری یادش بود
امان از این سکوت آقایون
عروسی خواهر جونم تبریک میگم
ببوس علامه ی خوشیل خودمو

سلام عزيزم
ممنون از لطفت و مهربونيهات كه فراموشمون نميكني
قربونت برم چشم

ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
5 تیر 92 8:23
عــــــرض ِ ارادت خانومی ِ سحر خیــــــــــــــــــــــــز

قربان شما عزيزم
ببين خواستي در نقش دلستر ظاهر شي پيش من ليمويي بيا من از لايت خوشم نمياد
مری
5 تیر 92 12:50
سلام عزیزم به به چه اطلاع رسانی قوی داشتی شوما
خوبی خوشی محمدباقرجان خوبه؟
تولدو خونه جدید و ناهارخوری هم مبارک
یه چیز بگم بهت بر نخوره هاااااااا
اما ای کاش عروسی خواهرت میرفتی...منم یکی از آبجیام عروسیم نیومد البته به دلایل دیگه نه مسایل اعتقادی و اینا...و هنوز که هنوزه تو دلم خیلی ازش دلخورم...بنظرم یه توک پا میومد حالا این همه دلخوری نبود هرچن من به رو خودم نیوردم هیچوقت اما عملا از روابط خواهرانه بین ما خبری نیس...
موفق باشی

سلام خانومي
ممنونم عزيزم
قبلا به دوستان هم گفتم خانواده م كلا با روحيات من آشنان و ميدونن اگه كاري خلاف باور و عقيده م باشه به راحتي زير بار نميرم بنابراين با دلايل ديگه اي هم كه نوشتم جايي براي دلخوري نميموند اتفاقا بعد عروسي دعوتشون كردم خونمون و كادوي عروسيشون رو دادم هم خواهرم و هم اقاشون خداروشكر درك بالايي دارند و الحمدلله ناراحت نشدند

αsαℓ ßαηõõ
5 تیر 92 23:29
من هلاک این عفو خوردن هام!!!



مامان سارا
6 تیر 92 2:15
سلام دوست عزیزم النا تو مسابقه نی نی شکمو شرکت کرده ممنون میشم اگه امکانش بود بهش رای بدید،کد 138 به شماره 20008080200 پیامک کنید.متشکرم (elenanaz.niniweblog.com)
همسری
6 تیر 92 9:15
سلام بانو !
بععععععععععععله که هستید اتفاقا اصلش هم همون قسمته می نویسم خیلی زود البته با کمی طنز خب دیگه !!!!!!

سلام
فاكتور بگيري بهتر ميشه

همسری
6 تیر 92 9:55
می تونید الان یه سری بزنید ، نصفه نیمه یه چیزایی نوشتم آخه باید برم . فرصت نشد کامل بنویسم .
باید خلاصه ترش کنم اینجور بهتره نه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فعلا بای

امان امان امان
پاگشا شدي...رسما تمام شد ايام فراغ برو خوش بگذره

مامان كسري و پارسا
6 تیر 92 10:42
سلام آرام جان
يه وقت فكر نكني من شما رو يادم رفته عزيزم ؟!
يه كم گرفتار بودم اين روزا !!!!!!!!!
راستي با كلي تاخير و شرمندگي تولدت مبارك عزيزم

سلام عزيزم
خواهش ميكنم انشاءالله كه خير بوده
قربااااااااااااااانت و ممنون از حضور گرمت
راستي اگه ادرستو بذاري ممنون ميشم

αsαℓ ßαηõõ
6 تیر 92 11:45
اصن من هلاک کردم خودمو بس که درس خوندم!
رتبه 1 نشم دیگه 2 رو شاخشه!
شوما دعا کن من این 3-4تا کتابی که رو میزمه تا شبه صبح بخونم بقیه اش دیگه با خداست!!

صلوات بر منكر دوم شدنت
انشاءالله موفق باشي عزيزم

مری
6 تیر 92 22:24
سلام ببخش گلم باور کن مرورگرم صفحتو باز نمیکرد تا رمزو بدم حالا برو خصوصی





اشکال نداره بانو!

مامان آینده یه فسقلی
6 تیر 92 23:36
بیا ببین کامنتت چه غوغایی کرده تو قسمت نظرات






به جان خودم من وقت نداشتم بخونم گفتم فعلا ردپایی بذارم تا بعدا بیام

مامان تسنيم سادات
7 تیر 92 2:19
خصوصى



مامان تسنيم سادات
7 تیر 92 9:53
خصوصى
مامان تسنيم سادات
7 تیر 92 12:50
با گوگل كروم مگه نمياى ...؟؟؟
اييييييييش تنها كسى كه مشكل نداشت شما بودياااااا...!!!

چرا مادر با گوگل کروم میام
از فضولی مُردم اما نشد
αsαℓ ßαηõõ
7 تیر 92 13:17
دیدید مادر بی خانمان شدم؟

ممنون..
سلامت باشید

خدا نکنه عزیزم
موفق باشی و پیروز
بی خیال تاریکیهای تلخ!!

مامان تسنيم سادات
7 تیر 92 14:15
خيلى خوب بابا برو خصوصى

حالا شد
من که میدونم مشکل ازون کمونکها بود


مامان تسنيم سادات
7 تیر 92 14:39
من كه نفهميدم مشكل اينا() چى بود؟؟؟؟
چِش بود مگه...؟؟؟

نمیدونم واللا...چون توو موارد مشابه همچین چیزی تا بحال ندیده بودم حدس زدم ازون باشه

طلبه بانو-همسر یک طلبه
7 تیر 92 15:38
سلام بانو
من هم از آشنایی شماخوشبختم
اگر مایل بودید رمز عکس های علامه کوچولو رو به من هم بدید

سلام
لطف دارین ممنونم ازینکه قبول زحمت کردین و تشریف اوذدین
خدمت میرسم

فهیمه مامان سینا
7 تیر 92 16:02
کلی مبارک مبارک نوشته بودم ...اومدم ارسال کنم زد کد امنیتی وارد شده صحیح نمیباشد

خلاصه میگم ....خردادتون مبارک
محمد باقر خوشیل کچلی رو هم محکم
ببوس و بفشار از طرف من

سلام بانو
زیارتها قبول
قربون محبتت
چشم حتما

مامان مهراد
7 تیر 92 17:26
دلم براتون تنگ شده. کجایید؟

قربونت برم الان میام

م (خط خطی های خوانا)
7 تیر 92 17:55
عزیزم سلام
خوبی
محمد باقر جان خوبه
ممنونم از نطرات خوبت تو وبلاگم
با دیدگاه و نظراتت موافقم
هنوز ادامه داره عزیم
تموم نشده
البته اگه جلو جلو میخای بدونی که بگم رابطه ما تموم شد
اما اون حواشی که این وسط بود دیگه واسه خودمم جالب و هیجان انگیزه
حتما دنبالش کن
از یک هفته فرصت قکر کردن پرسیدی ازم
باید بگم قرار شد یک هفته فکر کنیم ببینیم به نتیجه میرسیم یا نه
اما کارمون نکشید به یک هفته
ما دیگه به درد هم نمیخوریم
البته هنوز قضیه رو دنبال کن
بحث پیشنهادای مختلف و استخاره و... هنوز مونده

سلام مرضیه خوبم!
واقعا متاثر شدم!امیدوارم خیر و صلاحتون در جدایی بوده باشه
واقعا میشد اینطوری نشه ولی خیلی راحت خراب شد حتی حسم میگه بعضی حرفهاتون از روی لجبازی زده شد چه شما چه ایشون
واقعیت اینه که شما خیلی خشک و خیلی بیش از حد منطقی -عقلانی پیش رفتین :در این حد که اگه شد شد نشد هم فرقی نداره.....ولی با کمی مدارا و گذشت مطمئنا به جواب میرسیدین ....حتی اگه قرار به کات بود بهتر ازین میشد اتفاق بیفته
واقعا حیف شد!!ولی از صمیم قلب برات بهترین هارو ارزو میکنم

ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
7 تیر 92 23:11
با عرض پوزش، عکس و کامنت ها ویرایش و حذف گردید

اوضاع داشت بی ریخت میشد ...

خواهش ميكنم
به هر حال عذر خواهم غرضي در كار نبود
همسری
8 تیر 92 9:40
سلام بانو !
بععععععععععععله ، جای شما خالی دیروز صبحونه کله پاچه زدیم به بدن ، ظهر هم رفتیم تا ناهار رو در باغ میل نماییم و البته بعدش مشغول آلبالو جمع کردن شدیم !
شما نمی خری آلبالو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
می نویسم امروز عصر . پست جدید میذارم

سلام عليكم:
رسيدن بخير!
نوش جااااان!اخي بهت كله پاچه دادن ازت كار كشيدن
جدا فروشي دارين؟اگه دارين حتما ميخام اقايي شربتش رو خيلي دوست داره

همسری
8 تیر 92 10:05
والله من بی نوا نه باغ دارم نه سرمایه !
من فئودال نیستم
به من اگر باشه شما بیا درختو ببر جییییییییییییییگر !
حالا باز بپرسم از آقامون

اتفاقا ازين به بعد هم باغ داري هم سرمايه
تجربه ثابت كرده:الان همه عروسهاي مادري و پدريمون صاحب ملك و املاك اجداديمون شدن و مگه جرات داريم از صد كيلومتريش رد شيم
قربان مرامت فقط ريشه هاشو نكني مادر


همسری
8 تیر 92 10:11
باووووووووووووووووووووووووشه عزیزم

قربانت

مامان آمیتیس
8 تیر 92 11:01
سلام بالاخره وبتونو پيدا كردم آخه هر جا نظر داده بودين نه آدرسي نه چيزي خلاصه قلمتون خيلي قشنگه و هم طرز فكرتون عاليييييييييييي دو ست داشته باشين تبادل لينك براي محمد باقر هزاران بار

سلام بانو!
قربان قدمت
ممنون از لطفتون
حتما بهت سر ميزنم
شما هم اميتيس كوچولوي ناز رو محكم بفشاريد
مامان سونیا
8 تیر 92 11:12
سلام خانمی خوبین محمد باقر عزیز حالش خوبه چه خبر پست جدید نمیگذاری به ما هم که خیلی وقته دیگه سر نمیزنی خبر خوب بگذار منتظر پستهای جدیدتون هستیم
روی ماه علامه کوچولو رو ببوس

سلام خانوم خانوما!
خوبيم خداروشكر
شما چطورين؟
حتما خدمت ميرسم
چشم شما هم همينطور

مامان آمیتیس
8 تیر 92 12:12
تبادل لينك
αsαℓ ßαηõõ
8 تیر 92 13:17
سلام
آقا من بیخیال رتبه 1 و 2 شدم
خواستم عرصه رو برا جوونترا باز کنم

آدرستونو از کامنت حذف کردم(بخاطر مسائل امنیتی)

سلام عزيزم
خوب كاري كردي هردوتاش رو ميگم
ღ مونا مامان امیرسام ღ
9 تیر 92 8:35
سلام دوست خوبم.ممکنه به این ادرس برید و به امیرسام خرمی امتیاز 5 رو بدید ممنون میشم.اگر قبلا به کس دیگه ای رای دادید بازهم میتونید رای بدید.تا 8 مرداد هم وقت دارید.ممنون گلم.

soha.torgheh.ir/festival/festivalPage.php?festival=7

سلام اجابت شد بانو!

مامان محمدمهدی
9 تیر 92 9:00
خانوم تیر ماه هم تموم شد بیایید بیرون از خرداد دیگه، دهههه

امروز انشاءالله ميام

مامان امیرمحمد
9 تیر 92 9:32
سلام عزیزم،پست خیلی قشنگیه،برعکس من شما خیلی خوب می نویسید،آفرین به این مامان هنرمند،
در ضمن خونه جدید مبارک تولدتون هم مبارک(البته با تاخیر)عروسی خواهرتون هم مبارک انشاا... خوشبخت بشن،قربون شیرین زبونی محمدباقرجون بشم!


سلام خانومي
ممنونم عزيزم شما لطف داري
قربونت برم:چشم

مامان امیر مهدی (سوده)
9 تیر 92 12:28
اراممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممن از این پست حال و هوای خردادیمان خسته شدممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممیخوام عکس محمد باقرو ببینمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم چرا عکس پسرمو از کنار وبلاگش برداشتییییییییییییییییییییییییییییی؟؟؟؟این وبلاگ مال محمد باقر ه ارامممممممممممم عکسشو بذارررررر دیگه نمیتونم سکوت کنمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
یک بوس شکلاتی برای پسر مظلومم محمد باقر گل
پسرم زودتر بزرگ شو وبلاگتو ببین!!!

سلاااااااااااام
خوووووو چرا كلافه شدي؟امروز پست ميذارم انشاءالله
دعوام نكن باشه يه عكس هم به خاطر شما ميذارم

بابابزرگ گلشيد
9 تیر 92 16:15
سلام به علامه كوچولو با حرفاي قشنگش

سلام بر پدربزرگ مهربون

یک لقمه حرف حساب
9 تیر 92 17:06
سلام رئیس!!
شما مطمئن اید که ديشب در عالم بيداري اومديد؟!
و آدرس را درست اومدید، اشتباهي جای دیگه نرفته بودید؟!
عجبا!!

من که مطلبي نگذاشته بودم، شايد کار کامران باشه

سلاممن قبلا ها هم گفتم به من نگین رئیس،استاد بزرگوار!
باور کنید درست اومدم مطالبی از استاد بهجت بود کاش میموندم میخوندم شایدم به قول شما روزی آسمونی بود ولی واقعا حیف شد!!
اون وقت این کامران کیه؟

یک لقمه حرف حساب
9 تیر 92 17:11
راستی قالب نو مبارک
خیلی قشنگ و خوش رنگ
فکر نکنید توجه ننمودماااا!!
نظری که گذاشتید بهم شوک وارد شد!!

ممنووووووووووووووووووووونم
شرمنده
یک لقمه حرف حساب
9 تیر 92 17:46
هر چند قبلان ها به من نگفتید ولی باشه نمیگم!
ولی من هم گفته بودماااا به من نگید استاد، احساس پیری می کنم، بعدش هم این کلمه شریف را حیف نکنید برای من به کار نبرید، ولی کو گوش شنوا!!!!!!!!!!!

درست اومدید الان هم سرجاشه. مطلب آیت ا... بهجت، در صفحه اول و دومین مطلب وب (شماره4پائین را بزنید).

کامران بازیگر سریال هوش سیاه!! به جا آوردید

چشم استاد دیگه نمیگم استاد
اره خودشه اما چرا صفحه 4؟؟؟؟؟؟؟
دیشب به محض اینکه اومدم صفحه اول بود حالا چرا 4
البته یه احتمال داره و اونم اینکه من از وب دیگه اومدم و اونجا صفحه 4 رو توو لینکشون ذخیره کردند
مامان فاطمه زهرا
9 تیر 92 18:05
سلام سلام اینو بخونید:
البته من ننوشتما یکی برام فرستاده
ممکنه مسخره به نظر بیاد ولی واقعا اتفاق میافته!می خوای صورت کسی رو که واقعا دوست داره ببینی؟اینو به 10 نفر بفرست بعد برو به ادرس
http://amour-en-portrait.ca.cx/(این یه بازی فرانسویه)صورت کسی که دوست داره ظاهر میشه خطر سوپریز شدن!(تقریبا 90%شبیه)من خواستم این بازیو دور بزنم مستقیما رفتم به اون ادرس گفت اینطوری نمیشه باید به10نفر بفرستیش نمیدونم چه طوری فهمید.
خوب وقتی دیدیش یادت نره به ما بگی موفق شدی منتظرما.........ا

قربونت برم بعد مدتها اومدی اونم اینطوری؟!!!!
مادر کوثر
10 تیر 92 9:37


پست زیبا و پرماجرا و جذابی بود

مخصوصا اون آخرشششششششش

نتیجه تلخ انتخابات و سرافرازی خودمون



ღ مونا مامان امیرسام ღ
12 تیر 92 2:46
اول بگم که دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدنه
خووب خونه جدید مباارک انشاالله به سلامتی و دل خوش
عروسی خواهرتون هم مبارک امیدوارم خوشبخت بشن
بعد هم بگم قربون شیرین زبوونیت خوشیل خااان




قربان دیر رسیدنت عزیزم
ممنووووووووووونم


ღ مونا مامان امیرسام ღ
12 تیر 92 2:47
میگم اون دیر رسیدن رو به خودم که خعــــــلی دیر اومدم گفتم

ما هم متوجه شدیم که به در گفتین تا دیوار بشنوه
مام پارسا
3 شهریور 92 15:47
عه...حالا با خوندن این پست متوجه شدم که اشتباه کردم...شما خرداد ماهی هستی...بازم تولدت مبارک..دست گل همسری واقعاً درد نکنه با این همه محبتش
خدا رو شکر که اون پالونه صاحب دار شد


خوبه كه خودت متوجه شدي

مامان امیر عباس
4 شهریور 92 14:04
سلام
انشالله خدا پسریتونو حفظ کنه
مامان محمد باقر میدونی چیه من یه مشکل دارم و ازتون میخوام کمکم کنید
خانواده من و شوهرم غرب کشور زندگی می کنند و خود ما در جوار بی بی معصومه
واقعیت اینه که اگه من خونه مامانم نرم نمیشه اگه برمم نمیشه اخه جو اونجا نه برای ما نه گل پسری اصلا مناسب نیست وقتیم بهشون میگم میگن برو بابا دوروز تو دنیاییم و از این حرفا حتی تو ماشین نشستنم سخته مخصوصا که پسری ما شا الله هوشش الان عالی شده نمی دونمچکار کنم
تو فرهنگ کرد اصلا این طور چیزا گنجانده نشده
وقتی فکر میکنم مغزم سوت میکشه
وقتی بهشون میگم میگن مام خیلی زحمت کشیدیم شماها خیلی چیزا بشید نشدید میگم مگه ما چمونه الحمدالله تحصیلات داریم.نماز میخونیم.حجاب داریم اما باز همان اش و همان کاسه
دوست ندارم تو روی پدر مادرمم وایسم وکل کل کنم
اما چکار کنممممممممممم

سلام عزيزم
توو اولين فرصت ميام وبت