اطاعت! و تمام...
سلام پسركم!
اين روزها به لحاظ مالي و اقتصادي به ما خيلي سخت مي گذرد...*
نوشتنش لازم نبود اما مگر نه اينكه مسير امروز ما بايد تجربه اي باشد براي اينده هايت
من بي نهايت به ان مع العسر يسري اعتقاد دارم
اعتقاد دارم كه دارم با اين روزهاي سختي كه ميگذرد با گرسنگاني كه نان ندارند...پوشاك ندارن...جاي گرم خواب ندارن و...(گرچه خيلي بي شباهت )همدردي ميكنم
اعتقاد دارم كه سعي ميكنم مردانه در برابر مشكلاتي كه كمر اقاجونت رو به درد ميارن بايستم و مرتب بهش ياداوري كنم خدا قدرتمندانه همه طرفمونو احاطه كرده:پس اميدوار باش
با همه اعتقادم ايستاده ام....اما نَفْس گاهي خيلي جولان مي دهد
از امروز تصميم دارم تا زماني كه گشايش حاصل شود با همه وجود حال انان كه ندارند را درك كنم
فقر در عين داشتن خيلي سخت است...اما اگر مرد خانه ام اشكها و ضعفم را ببيند فردا ديگر به خاطر خودخواهي امروزم دست هيچ كس را نخواهد گرفت
فردا همه مردانگي اش را زير خاكروبه هاي ناتواني امروزم دفن خواهد كرد .....
*********************************************************
.....راستي با خودم فكر ميكنم نكند خدا بيشتر سخت ميگيرد تا ببيند مني كه كبكم خروس ميخواند تك فرزندي خوب نيست چطور با اين شرايط كنار خواهم امد!!!؟؟
اما دوباره خودم جواب ميدهم خداجووووووووون من پوست كلفت تر ازين حرفهام
به شيطان بگو با اين ابتلائات دو روزه نميتواند سر من شيره بمالد
صبر تحمل و با عزت زيستن را فردا كودكم از من خواهد اموخت...ياد ميگيرد كه بنده شكم بودن مساويست با برده دنيا بودن
ياد خواهد گرفت كه اگر رهبرم امری را ضروری می داند همه شرايط جامعه را درك ميكند به همه مسائل اشناست و در همين وضعيت موجود امر به ازدياد جمعيت ميكند....
من به فردا اميدوارم چرا كه ميدانم روزي و رزق روحي و جسمي از سوي اوست و نا اميدي از گناهان كبيره است
--------------------------------------------------------------
* همه اين سختيها به خاطر اعتماد به قول دو تن از اشنايان است كه در فرصتي كه اعلام كرده بودند قرضشان را پس ندادن!!!!و اينك ماييم كه هر چه دو نفره ميدويم باز هم به نیمه ماه نرسیده ته جيبمان خاليست............
شنبه 30 اذر نود و دو..... 92/9/30