آقا محمدباقرآقا محمدباقر، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره
مهنا خانوممهنا خانوم، تا این لحظه: 8 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره

طرِه ي مشك ساي تو(علامه كوچولو و خواهرش)

يامن اسمه دواء و ذكره شفاء

1392/6/14 11:16
نویسنده : ارام
716 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

 ممنونم از همه دوستان عزيزي

كه با محبت ها و دعاهاي آسمونيشون منو غريق الطاف گران سنگشون نمودند...

 براتون بهترين هاي دنيا و اخرت رو خواهانم!

 

انشاء الله امروز راهي مشهدم !بي قراري امونمو بريده و بهترين راه رفتنه

 

امروز بايد نتيجه ام ار اي مامان رو ببرم به دكترش نشون بدم اميدوارم چيزي نباشه و با دارو قابل رفع باشه

 

اما بابا متاسفانه وضعش خوشايند نيست عملهاي مكرر روي هوشياريش تاثير گذاشته و دچار فراموشي مقطعي شده گاهي طي روز حتي جزئي ترين مسائل گذشته رو بيان ميكنه و گاهي هيچ كس رو نميشناسه از كمر به پايين قادر به حركت نيست.اشتهاش رو از دست داده شبها تا صبح بيداره و روزها ميخوابه ...هيچ كس حالش خوب نيست با هر كي حرف ميزنم افسرده است

 

با وجود اينكه همه به هم سپردند كه توو تماسهاي تلفنيم به صورت كلي بهم بگن كه حالش خوبه اما طاقت نميارم و كوچكترين عمل ها و عكس العملها رو ازشون ميپرسم و بعد از كلي حرف زدن تنها چيزي كه عايدم ميشه پريشاني و استرسه

 

ديشب دچار هيجان وحشتناكي شده بودم چيزي شبيه حمله قلبي!كابوسهاي مكرر آرامشم رو ازم گرفته حتي به اين فكر ميكنم كه سري قبل چقدر توو حالت دراز كش سر به سر محمدباقر ميذاشت و باهاش شوخي ميكرد اگه امروز برم و نشناسش ....(اصلا نميتونم تصورش كنم)

 

اگه برم و بهم نگه خوش اومدي....

 

ديشب بردند دكترش ويزيتش كنه گفته حتما فردا بيارين بستريش كنيد بيمارستان براش بهتره اگه اهمال كنيد (زبونم لال)مهمون يه هفتگيتونه

 

خواهرم ميگه از ديشب مدام داره زير لب با خودش حرف ميزنه و ازم ميخواد بشينم كنارش قران

بخونم(شما اينها رو پشت تلفن بشنوين چيزي براتون باقي ميمونه)

 

دعا كنيد ...براي شفاي همه مريضها دعا كنيد...براي صبر و ارامش خانوادشون...براي وسعت تحمل خودشون

 

دعا كنيد از مشهد با تسلي خاطر برگردم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (23)

مامان صدرا
14 شهریور 92 10:51
دوست عزیزم انشاالله به برکت مولودهای این ماه حضرت معصومه (س) و امام رئوفمان امام رضا (ع) همه بیماران علی الخصوص پدر شما شفای عاجل پیدا کنند. اللهم اشف کل مریض الهی آمین
یه احساس ُ آقاییش
14 شهریور 92 14:43
ای وای .. عزیزم انشالله جواب ام آر آی مادر خوبه و مشکلی نیست ... انشالله خدا پدر رو هم شفای عاجل بدن ..صبور باش بانو .. خدا بزرگه ..انشالله حالشون بهتر میشه
گلاب(مامان حسنا سادات)
14 شهریور 92 15:56
سلام به خدا خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم. انشالله که حال پدرت خوب خوب شه، خیلی خوب کاری میکنی میری پیششون.خدا کنه که با دیدنت روحیه بگیرن وجود محمدباقر هم باعث بشه فضای خونشون عوض بشه. انشالله که خدا به حق این دو مولود عزیز این روزها همه ی بیمارها مخصوصا پدرتونو شفا بده... پیگیر خبر سلامتیشون هستما خواهر...
مامان امیر مهدی(سوده)
14 شهریور 92 19:53
بمیرم الهی ارام جان انشاالله خدا شفاشون بده عزیزم حتما براشون دعا میکنم اگه خدا قبول کنه عزیزم.انشاالله با خبرهای خوب برگردی
یک لقمه حرف حساب
14 شهریور 92 21:23
مامان امیر مهدی(سوده)
15 شهریور 92 21:06
عزیزدلم حالت خوبه؟ما رو از حال خودت و پدر گرامی بی خبر نذار
☁☀☁. مامان تسنيم سادات
16 شهریور 92 0:19
الهى كه به حق مولود فردا و به حق پدرشون باب الحوائج پدر و مادرتون با عافيت كامل برگردن خونه
مامان محمدمهدی
16 شهریور 92 7:56
خدا به حق بیمار کربلا علیه السلام، شفاشون بده
زری مامان مهدیار
16 شهریور 92 10:37
آرام نازنینم ایشالا که خدا شفاشون بده حق داری عزیزم راه دور و دل نگرانی ایشالا که از مشهد با دست پر برمی گردی و خبر سلامتی پدرت رو بهمون می دی عزیزم
زهرا مامان ارتا
16 شهریور 92 17:27
من مطمئنم پدرتون به لطف خدا شفا پیدا میکنه نگران نباش عزیزم و توکلت بخدا باشه بدون اراده ی خداوند حتی برگی هم از درخت نمی افته
یک لقمه حرف حساب
16 شهریور 92 19:29
یا من اسمه دواء و ذکره شفاء انشاا... هر چه زودتر حالشون بهتر بشه لطفا ما را از حالشون بی خبر نگذارید
فاطمه (مامان محمدسجاد)
16 شهریور 92 20:24
دعا می کنیم .... انشاالله با دل شاد برگردید. توکل بر خدا..
مامان ساجده
16 شهریور 92 21:36
عزيزم انشاالله سفرتون بي خطر باشه انشاالله به زودي زود خدا پدرتونم شفا بده اميدوارم ي روز از خوب شدن پدرتون بنويسيد فقط توكلتون به خدا باشه
آسمان
17 شهریور 92 11:19
سلام ان شاء اله با خبرای خوب برگردی خدا شفای عاجل بهشون بده...
زری مامان مهدیار
17 شهریور 92 22:09
آرام جونم نمی نویسی از حال خودت و پدر و مادر نازنینت؟ اگه قابل باشیم ما که دعاگوتون بودیم یه عالمه
مامان محمد جان
18 شهریور 92 10:01
سلام بانو خدا خیلی مهربونه و صدای بنده هاش رو میشنوه مخصوصا وقتی که از حرم امام رضا علیه السلام دعا کنی شفای مریضهامون دست ضامن آهوهه کاش بری حرم برای مریضهای ما هم دعا کنی خیلی وقته که مشهد قسمتم نشد. شفای بابا و مامان شما و داماد ما و خواهرم و....... خیلی رفتی حرم برای ما دلشکسته ها دعا کن
مامان یاسمن و محمد پارسا
18 شهریور 92 16:21
امیدوارم به زودی خبر سلامتی پدر عزیز و مادر عزیزتون را برامون بنویسید ارزوی سلامتی همراه با صحت براشون دارم دعا می کنم خدا همه مریضها بخصوص پدر عزیزتون را شفای عاجل عنایت کنه
mahtab
18 شهریور 92 19:22
دعاگوشون هستم خانومی
مامان امیرحسین و کوثر جونی
18 شهریور 92 19:41
عزیزم آروم باش مهربون.همه چی رو بسپر به خدا.ان شا الله همه چی درست میشه.
مامان سهند و سپهر
19 شهریور 92 10:31
من هم براشون دعا مي كنم آرام جان . خداوند بهشون كمك كنه انشاا... صبور و آرام باش عزيزم . مي دونم كه خيلي خيلي سخته . بغض گلومو مي فشاره. توكلت به خدا
ℳ𝓲ss ℰℓ𝓲
19 شهریور 92 19:17
سلام آرام جان خوبید ان شاء الله؟؟؟ مادرتون بهترن؟ پدرتون چطورن؟ ان شاء الله که به برکت 2 مولود این ماه شِفا میگیرن. ببخشید که من دیر اومدم. راستی، زیارتتون قبول
مرضيه (مامان محمدمهدي)
20 شهریور 92 9:32
انشاالله امام رئوف نظر لطفي به ايشون بندازن و هر چه زودتر حالشون خوب بشه ما هم براشون دعا مي كنيم
مهتاب
25 شهریور 92 12:16
سلام عزیزم خیلی ناراحت شدم برای پدر عزیزت ایشالا به حق این روز عزیز که میلاد امام رئوف امام مهربونی امام رضا (ع) هست شفای پدرتون رو ازشون عیدی بگیرین گلم توکلت به خدا باشه و همه چیز رو بسپر به خودش اللهم اشف کل مریض یا من اسمه دوا وذکره شفا