آقا محمدباقرآقا محمدباقر، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره
مهنا خانوممهنا خانوم، تا این لحظه: 8 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره

طرِه ي مشك ساي تو(علامه كوچولو و خواهرش)

فاطمه شناسي(1)

1392/1/22 11:39
نویسنده : ارام
585 بازدید
اشتراک گذاری

امام علی (عليه السلام) می‌فرماید : وقتی بخانه می‌آمدم

و به چهره زهرا نگاه می‌کردم تمام غم و اندوهم بر طرف می‌شد.

 (شمه ای ازفضایل زهرا- محلاتی- صفحه ۳۵)

علامه مجلسى مى‏گوید: حسن و حسین(علیهماالسلام)

در كودكى خط مى‏نگاشتند.

امام حسن به امام حسین(علیهما‎السلام) رو كرد و گفت: خط من از خط تو بهتر است. و امام حسین(علیه‎السلام) گفت: نه خط من از خط تو نیكوتر است.

پس هر دو نزد مادرشان رفتند و گفتند: مادر، بین ما داورى كن. فاطمه(علیهاالسلام) نخواست ‏یكى را بر دیگرى برترى داده و یكى را برنجاند از این روى گفت: از پدرتان سؤال كنید. آنان نزد پدر آمدند اما امیرالمؤمنین(علیه‎السلام) نیز نخواست ‏یكى را برترى دهد و دیگرى را آزرده‎خاطر نماید فرمود: از جدتان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بپرسید. و چون آن دو نزد پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) آمدند. او فرمود: من داورى نمى‏كنم ...

تا این كه بالاخره بنا شد حضرت فاطمه(علیهاالسلام) مجددا بین آنها داورى كند در اینجا حضرت شیوه بسیار زیبا و هنرمندانه‏اى را انتخاب كرد، تا ضمن پایان گرفتن ماجرا هیچكدام ناراحت نشده و ضربه عاطفى نبینند. ایشان فرمود: من گردنبندى دارم كه داراى چند گوهر است. اكنون بند آن را مى‏گشایم و آن گوهرها بر زمین مى‏ریزد شما گوهرها را از زمین برگیرید، هر كس تعداد بیشترى گوهر بدست آورده باشد خط او نیكوتر است...


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان تسنيم سادات
22 فروردین 92 11:29
مادرم در كوچه تنهاست .....
خدا رحم كند. ....


مامان سونیا
22 فروردین 92 15:41
حکایت خیلی جالبی بود واقعا اگر ما مادرها مادرهای امروزی میتونستیم مثل بانو فاطمه زهرا تربیت کنیم دنیا گلستان میشد کاش خودش یه نگاه لطف و رحمت بهمون بکنه و کمکمون کنه تا بتونیم ذره ای از وجودش رو درک کنیم و در راهی که رفته هچند به اندازه یک ارزن اما در اون مراه طی مسیر کنیم
زری مامان مهدیار
24 فروردین 92 11:33
چقدر قشنگ مرسی مامانی
مامان محمدمهدی
24 فروردین 92 12:24
سلام مامان محمدباقر کوچولو خوبید؟ ممنون از مطلب خوبتون.التماس دعا در این شبها و روزها قالب وبلاگتون هم بی نهایت زیباست
مامان علیرضا
25 فروردین 92 15:43
سلام بر شما دوست عزیزم عزاداریهاتان قبول و ایام به کام التماس دعا
ما(من و گاهی بابا)
26 فروردین 92 2:07
عمدا داستان رو نیمه کاره نوشتی ؟ ایام عزاست...تسلیت
مامان فاطمه زهرا
25 شهریور 92 20:06
میلاد بر شما هم مبارک باشه ممنون که به ما سر زدین وبلاگتون بی نهایت زیباست احسنت انشالله که علامه کوچولوی شما و البته تمام نی نی های حافظ قران کریم بشن و باعث سربلندی مادراشون بشن امین بخصوص محمد باقر جان دوست دارم بیشتر با هم اشنا بشیم اگه شد