شکرزبان...
سلام
* تبلت به دلیل اتمام شارژ در بین بازی اش خاموش شده با نگرانی تمام سمت من می اید:
_ مامان به جان خودم من کاری نکردم خودش خاموش شد
* مشغول ریختن ترشی در ظرفم تا سر سفره ببرم وارد آشپزخانه میشود و ترشی را میبیند:
_ وای خدای من! من عاشق ترشی ام
* میپرسم اسم نی نی خاله جون چیه؟ میگه زهرا خانوم..میگم نه مامان زهرا جون!
_ نخیر زهراجون فقط مربی مهد کودکمه
* مدام با خودش زمزمه میکند:
خدا به ما چی داده یه دختر ناز داده
* وقتی چیزی میخواهد و مقاومت میکنم سریع میگه:
_ جون مادرت بده
به خاطر خنده غیر اختیاری که بهم دست میده مجبورم تسلیم بشم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی