آقا محمدباقرآقا محمدباقر، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 27 روز سن داره
مهنا خانوممهنا خانوم، تا این لحظه: 8 سال و 3 ماه و 10 روز سن داره

طرِه ي مشك ساي تو(علامه كوچولو و خواهرش)

وبلاگم رو دوست دارم چون.....

1391/12/6 10:21
نویسنده : ارام
1,786 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه دوستان گلم كه خواهرانه دوستشان دارم

و برا تك تكشون احترام قائلم.....

خيلي سعي كردم از زحمت نوشتن اين پست شونه خالي كنمنیشخند

اما محبت هاي برخي از دوستان يه بار ديگه مارو شرمنده لطف بي انتهاشون كرد و ديدم اگه ننويسم خيلي بد ميشهعینک

سپاسگزارم از دوستان خوبم:

1-مري جان مامان نازكماچ

2-زهرا جان مامان اميرحسينماچ

3-مامان جون امير علي ماچ

4-مامان جون حميد كوچولوماچ

5-فهيمه جان مامان سيناماچ

6-مامي جون پارساماچ    و....

7- سوده جان مامان امير مهديماچ

كه قابل دونستين و به اين بازي دعوتم كردينقلب

راستش من وبم رو دوست دارم و مينويسم چون عاشق نوشتنم(البته اين چند سال اخير حس نوشتنم كمرنگ شده و مثل سابق نه شعر ميگم نه نثر مينويسم) و وبلاگ محمدباقر بهانه اي شده تا گاهي حرفهاي دلم رو بنويسم .... درست و نادرستش رو قضاوت نميكنم انباشته هاي ذهنم رو كه درگيرم كرده مينويسم و اگه ديدم با مخالفت دوستان مواجه شده بيشتر روش فكر ميكنمچشمک

وبلاگ محمدباقر دريچه ايه كه من دنياي فراتر از خونه خودمون رو هم ببينم و از بهترين هاي امروز عصاره اي انبار كنم تا ذخيره فرداهاش بشه و همون طور كه قبلا هم نوشتم تجربيات امروزم كوله باري باشه براي روشناي فرداش.

از كودكيش،نشاط و طراوتش مينويسم تا حسرت داشته هاي امروزش رو نداشته باشه...براش مينويسم تا بعدها بدونه از همون ابتدا برام مهم بوده خودش امروزش آينده ش نوع تربيتش و نوع مواجهه ش با جامعه...

مينويسم تا بدونه به عنوان يه مادر ،امروزم بهاي تربيت فرداي اوست.و فردا آينه تلاشهاي امروز منه...من فردا از محمدباقرم ثمره اي رو برداشت ميكنم كه امروز به عنوان بذر در زمين حاصلخيز ذهن و فكر و شخصيت او كاشته ام

من وبم رو دوست دارم چون او آينده بدون اينكه من ابراز كنم ،منو ميشناسه و راحتتر در موردم حكم ميده!!

من وبم رو دوست دارم چون در كنار تنهايي كه حاصل از توفيق اجباري بوده با مادراني هم گپ شده ام كه دغدغه امروز اونها و من يكيه... از تجربيات هم استفاده ميكنيم و اينگونه دانشمون نسبت به جريان زندگي در حال بروز رسانيه

...........

من وبم رو دوست دارم چون همه تون رو دوست دارم و از نظرات و اظهار الطاف بي دريغتون سعي ميكنم بهترين استفاده رو ببرم

موفق باشيد و حق يارتونقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (44)

مامان محمدمهدی
6 اسفند 91 10:14
انشاءالله محمدباقر فرزندی صالح برای شما باشه که به وجودش افتخار کنید و این وبتون هم همواره پایدار باشه تا ما بیاییم و از نوشته های زیبات لذت معنوی و روحی خودمونو ببریم.آمین

سلام عزيزم
قربون لطفت
انشاءالله آقا محمد مهدي شما هم
بابا شرمنده مون نكنيد

یه احسـآس ُ آقاییش
6 اسفند 91 12:56
هعی با منم که قهری /

ایشالله یه پسر صالح بشه و مایه افتخارتون .

من و قهر؟!!!!
ممنونم از دعای قشنگتون بانو

مام پارسا
6 اسفند 91 15:16
خداییش دست به قلمت عااااااااااالیه
آخه حیف نیست که یکی مثل تو وبلاگ نداشته باشه تا بقیه از خوندنش فیض نبرن
عاااااااااشق نوشته هاتم
خدا ایشالله محمد باقر نازتو برات صحیح و سالم نگه داره تا همیشه بتونی با انگیزه براش بنویسی تا به یادگار بمونه

شما لطف داری عزیزم
ممنونم

مام پارسا
6 اسفند 91 15:17
ممنون که دعوتم رو رد نکردی و دست از تنبلی برداشتی و بالاخره نوشتی


مامان امیر مهدی (سوده)
6 اسفند 91 16:12


قربون شوما
یک دوست ...
6 اسفند 91 19:01
سلام
خیلی قشنگ نوشته بودي
خوش به حالتون یک همچی قلمی دارید
منم میخام

سلام بي خيال استاد
شرمنده مان نفرماييد

مامان تسنيم سادات
6 اسفند 91 22:20
انشاالله همه مامانايى كه دغدغه آينده فرزنداشون رو دارند موفق باشند و بتونند از اين مسئوليت خطير سر بلند بيرون بيايند
در اين راه فقط خدا بايد كمكمان كند بايد دست به دعا برد
ما براى شما دعا ميكنيم و شما براى ما.....


انشاءالله
چشم حتما

raha
6 اسفند 91 22:38
سلام بر مادر علامه کوچولو
خوبید إن شاء الله؟
والا من که اگه جای آقا کوچولوتون بودم بعدها کلی بهتون افتخار میکردم
اینو جدی دارم میگم
خداحفظتون کنه إن شاء الله

سلام خانومي
ممنونم خداروهزاران بار شكر
اين از بزرگي قلب رئوف شماست كه همه رو خوب ميبينيد
سپاسگزارم
خدا شما رو نيز در راه خدمت به دين و جوانان مستدام بدارد

ماماني اميرعلي جون
7 اسفند 91 2:10
سلام خانومي
حيف نيست قلم به اين زيبايي اونوقت ميخواستي از نوشتن شونه خالي كني
عزيز خاله چطوره ؟
انشاالله زير سايه پدر مادر خوبش سربلند و پيروز باشه هميشه
راستي چرا به ما ديگه سر نميزني ؟؟؟؟
نكنه فراموشمون كردي؟

سلام عزيزم
قربونت برم
الحمدلله حالش خوبه
ممنونم عزيزم
شما به بزرگي خودتون ببخشيد
فراموشي نه!!!!!!!!!!!!!بذاريد به پاي ....همون تنبلي

امیر مهدی و عمی
7 اسفند 91 11:37
سلام بر مامانی مهربون
ما هم شما و گل پسرتونو خیلی دوست داریم

سلام
ما بيشتر

فهیمه مامان سینا
7 اسفند 91 15:19
عالی نوشتی

ممنووووووونم

ما (من و گاهی بابا)
7 اسفند 91 15:43
از دلایلت خوشم اومد
مخصوصا "امروزم بهای تربیت ... "

لطف داري

ماماني اميرعلي جون
7 اسفند 91 16:30
عزيزم پيتزا كندز تو مشهده نزديك پروما
خيلي معروف مگه نديديش؟؟

دقت نكردم

م(خط خطی خوانا)
7 اسفند 91 19:33
خیلی وقته دیگه به من سر نزدی!!!!!!!
دیگه نمیخای بیای پیشم؟


بابا نگوووووووووووو منكه همين تازگيها اونجا بودم
در اولين فرصت ميام

گلاب(مامان حسنا سادات)
7 اسفند 91 22:34
واقعا این یه تیکه رو خوب اومدی عزیزم:
چون او آينده بدون اينكه من ابراز كنم ،منو ميشناسه و راحتتر در موردم حكم ميده!!

یکی از دلایل منم همینه!
خدا کنه همه مون بتونیم فرزندانی صالح تربیت کنیم که باعث افتخار شیعه باشن.

انشاءالله

مامان ابوالفضلم
8 اسفند 91 2:32
سلام منم وبتو دوست دارم خودتو گلتو و وبتو .فدات ما اومدیم

قربونت برم
اومددددددددم

مامان محمدرضا(شازده کوچولو)
8 اسفند 91 11:52
ما هم دوستتون داریم عزیزم

قربونت برم

مامان یاسمن ومحمد پارسا
8 اسفند 91 12:54
عزیزم گاهی حرفهای بیخود دیگران دلت و می سوزونه و قلبت و می شکنه و براستی جز توکل به خدا هیچ کاری نمیشه کرددوستون دارم و ممنونم که اومدید محمد باقر عزیزم و ببوسید

بي خيال رفيق
توكل بر خدا
خواهش ميكنم
حتما

سمانه
8 اسفند 91 15:22
سلام ممنونم از حضور هميشگيت در وبلاگ پسرم
خوبين محمد باقر عزيز خوبه؟
از طرف من ببوسش

سلام
ممنون خوبه
حتما شما نيز
مامان مهراد
8 اسفند 91 21:49
سلام نمی دونم چی شده که دیگه جرا به ما سر نمیزنید؟ما به مهربونی شما عادت کرده بودیم

سلام عزيزم باوركن وقت نميشه تقسيم كردم هرچند روز به وب يكي سر ميزنم

ناشناس
8 اسفند 91 22:56
هرچیزی و که بیشتر از همه میخوای 3بار تکرارکن ،بعد نوشته زیر و بخون : بسم الله الرحمن الرحیم لاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم آمین این پیام رو به 9 نفر بفرست ، آرزوت برآورده میشه ، باور نمیکردم ولی ولی واقعا برآورده میشه پاک کنی یا نفرستی ..... ممکنه آرزوت برآورده نشه الان ساعت و نگاه کن ، دقیقا 9 دقیقه بعد یه اتفاقی میافته که خوشحالت میکنه
سودابه
8 اسفند 91 23:21
سلام عزیزم خوبین؟با عکسهای محمدمانی ومحمد متین به روزم.قدم رنجه کنید خوشحال می شم

سلام
چشم در اولين فرصت خدمت ميرسم

مامان امیر مهدی (سوده)
9 اسفند 91 15:07
کجایییییییی مادررررررررررررررر!!!!!!دلم تنگ شده برات عزیزم .
ایلیا و خاله ریحانه
9 اسفند 91 16:50
کم پیدا شدی خاله جون نه به وبلاگ من سر میزنی و نه به وبلاگ خاله جونم
نجمه
9 اسفند 91 21:13
خیلی قشنگ بود وبتون.شماهم به ما بسر.منتظریم
منا مامان امیرسام
10 اسفند 91 3:19
مامان امیر مهدی (سوده)
10 اسفند 91 13:42
با تمـام مـداد رنگـی هـای دنـیا بـه هـر زبـانی که بـدانی یـا نـدانی ! خـالی از هـرتشبیه و استعـاره و ایهـام … تنهـا یکــ جملـه برایـت خـواهـم نوشت : دوستت دارمــ خاص ترین مخـاطب خـاص دنیـا !
امير علي (شيرين گندمگ )
10 اسفند 91 14:25
سلام ارام جون هميشه منو شرمنده ميكني عزيزم . محمد باقر جان خوبه روي گلشو رو ببوس
مامان امیر مهدی (سوده)
12 اسفند 91 11:33
سلامممممممممممم عزیزممممممممممم خوبی؟کجایی؟نظراتمون هم که خودشون تایید میشن!تنبل خانننننننننننننننننن!!!دلم خیلی برات تنگ میشه عزیزم.کاش عیدی می امدی پیشمون.چقدر خوشحال میشدمممممممممممممممممممممممممم تو بیایی و ما کاری نکنیمممم؟گوسفند میکشیم جلو پاتون.غذا چه قابل داره.
مامان ساجده
12 اسفند 91 12:00
اکرم
12 اسفند 91 12:11
این هم پرسیدی که کجام، اومدم بگم هستم! سر بزن هم به خودم و هم به پسرم!!
اکرم
12 اسفند 91 12:12
این همه پرسیدی کجام اومدم بگم هستم و به روز! هم خودم و هم پسرک!
مامان سونیا
13 اسفند 91 8:04
سلام خانمی
ممنونم که بهمون سر زدی خیلی قشنگ مینویسی حرفهات رو دوست دارم خوش به حال محمد باقر که همچین مامانی داره
بازم به همون سر بزن
اینا واسه گل پسر

سلااااام
خواهش ميكنم
چشم

مامان ساجده
13 اسفند 91 16:03
سلام ماماني نيستي چرا دير به دير آپ ميكني دلمون براتون تنگ ميشه
مامان تسنیم سادات
13 اسفند 91 16:11
سلام آرام جان ... خوبید ؟ محمد باقر جان خوبه ؟
مامان علی اکبر
14 اسفند 91 0:20
سلام عزیزم ممنون که اومدی پیشمون.
مامان مهراد
15 اسفند 91 21:12
سلام مامانی خوبید؟ با کارهای عید چه می کنید؟ محمدباقر عزیزم رو ببوسید ی عالمهههه

سلام خانومی
خوبیم ممنون
کار عید کجا بود؟؟!!

مامان امیر مهدی (سوده)
16 اسفند 91 10:07
سلامممممممممممم مادرررررررررررررر!احتمالا مشغول خانه تکانی هستییییی که پیدات نیستتتتتت.خسته نباشیییییییییییییییی مادر جانننننننننننننننننننن.

سلاااااااااااااااااام مادر!نه بابا ما مستاجر جماعت سالی یه بار خونه تکونی داریم اونم اساسی

شبنم
17 اسفند 91 16:40
سلام عزیز دلم..
خیلی خوش اومدید به وبلاگم.
هزار ماشالله با این پسر نازنین.
گللم شما یه بار برای من کامنت گذاشته بودید و من هم قصد داشتم بیام رمز رو براتون بذارم، اما هرچی که روی لینک وبلاگ تون کلیک می کردم،می گفت صفحه ی موردنظر وجود ندارد!
امروز دیگه توی گوگل یه سرچ کردم و امیدوارم الان درست اومده باشم به وبلاگ تون.
رمز رو خصوصی واستون می ذارم.

سلام عزیزم
ممنون ازینکه قابلمون دونستی

مامان رادین
17 اسفند 91 22:26


سلام
کجایین شما دلم براتون یه ذره شده بود
آسمان
17 اسفند 91 23:13
سلام
ما هم وبلاگتونو دوست داریم هم خودتونو هم گل پسرتونو

اینقدر که با محبتین