وبلاگم رو دوست دارم چون.....
سلام به همه دوستان گلم كه خواهرانه دوستشان دارم
و برا تك تكشون احترام قائلم.....
خيلي سعي كردم از زحمت نوشتن اين پست شونه خالي كنم
اما محبت هاي برخي از دوستان يه بار ديگه مارو شرمنده لطف بي انتهاشون كرد و ديدم اگه ننويسم خيلي بد ميشه
سپاسگزارم از دوستان خوبم:
1-مري جان مامان نازك
2-زهرا جان مامان اميرحسين
3-مامان جون امير علي
4-مامان جون حميد كوچولو
5-فهيمه جان مامان سينا
6-مامي جون پارسا و....
7- سوده جان مامان امير مهدي
كه قابل دونستين و به اين بازي دعوتم كردين
راستش من وبم رو دوست دارم و مينويسم چون عاشق نوشتنم(البته اين چند سال اخير حس نوشتنم كمرنگ شده و مثل سابق نه شعر ميگم نه نثر مينويسم) و وبلاگ محمدباقر بهانه اي شده تا گاهي حرفهاي دلم رو بنويسم .... درست و نادرستش رو قضاوت نميكنم انباشته هاي ذهنم رو كه درگيرم كرده مينويسم و اگه ديدم با مخالفت دوستان مواجه شده بيشتر روش فكر ميكنم
وبلاگ محمدباقر دريچه ايه كه من دنياي فراتر از خونه خودمون رو هم ببينم و از بهترين هاي امروز عصاره اي انبار كنم تا ذخيره فرداهاش بشه و همون طور كه قبلا هم نوشتم تجربيات امروزم كوله باري باشه براي روشناي فرداش.
از كودكيش،نشاط و طراوتش مينويسم تا حسرت داشته هاي امروزش رو نداشته باشه...براش مينويسم تا بعدها بدونه از همون ابتدا برام مهم بوده خودش امروزش آينده ش نوع تربيتش و نوع مواجهه ش با جامعه...
مينويسم تا بدونه به عنوان يه مادر ،امروزم بهاي تربيت فرداي اوست.و فردا آينه تلاشهاي امروز منه...من فردا از محمدباقرم ثمره اي رو برداشت ميكنم كه امروز به عنوان بذر در زمين حاصلخيز ذهن و فكر و شخصيت او كاشته ام
من وبم رو دوست دارم چون او آينده بدون اينكه من ابراز كنم ،منو ميشناسه و راحتتر در موردم حكم ميده!!
من وبم رو دوست دارم چون در كنار تنهايي كه حاصل از توفيق اجباري بوده با مادراني هم گپ شده ام كه دغدغه امروز اونها و من يكيه... از تجربيات هم استفاده ميكنيم و اينگونه دانشمون نسبت به جريان زندگي در حال بروز رسانيه
...........
من وبم رو دوست دارم چون همه تون رو دوست دارم و از نظرات و اظهار الطاف بي دريغتون سعي ميكنم بهترين استفاده رو ببرم
موفق باشيد و حق يارتون