آقا محمدباقرآقا محمدباقر، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره
مهنا خانوممهنا خانوم، تا این لحظه: 8 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره

طرِه ي مشك ساي تو(علامه كوچولو و خواهرش)

کمر درد

1392/8/29 15:41
نویسنده : ارام
582 بازدید
اشتراک گذاری

دوشنبه 92/8/27

دو روزه کمرم درد میکنه!دیروز در خلال رسیدگی به امور منزل یه آن صِدام در اومد:آی کمرم!

امروز از توو اتاق صدات میومد:آخ کمرم!با تعجب اومدم میبینم نشستی رو صندلیت ! لباست رو بالا زدی در حالیکه انگشتت روو نافته میگی:آخ کمرمنیشخندخجالت

پ ن:خب طفلی هنوز فرق شکم با کمر رو نمیدونهعینک

 

چهارشنبه 92/8/29....داغِ داغنیشخند

محمدباقر اشاره به عمه جوون:دستتو بده بریم(منظورش توو اتاقشه)

عمه جون: ادای خر و پفخمیازه(خودش به خواب زده)

محمدباقر در عملی کاملا غافلگیرانه با یه سیلی عمه جونو نوازش کردهیپنوتیزم

عمه جوون در حالیکه ادای گریه کردنو در میاره:من میرم عمه فاطمه و سارا میشم(دختران صاحبخونه) و به سمت در خروجی میره

محمد باقر جلوتر دوان دوان خودش میرسونه توو حیاط و قبل ازینکه عمه جون برسه دمپاییهاشو می پوشه میگه:برم به فاطمه جون بگم عمه ش داره میادقهقهه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (44)

مرضيه (مامان محمدمهدي)
29 آبان 92 15:39
امان از دست محمد باقر شيرين زبون
مهتاب
29 آبان 92 17:25
خیلی بامزه بود طفلی عمه جون کلی .....شد
سمیرا
29 آبان 92 17:41
واااااااااااای خدا این بچه ها چقدر بامزه هستن این از علامه جون اون از تسنیم گلی خیلی خندیدم خدا حفظشون کنه
مامان امیرمحمد
29 آبان 92 17:50
چقدر شیرینی عزیزم برمی گردم همدردی می کنم
امیرمهدی و عمی
29 آبان 92 18:41
سلام مدیریت محترم خدا بد نده انشاله همیشه سالم باشید. امان از دست شما وروجک ها
مامان گل پسرا
29 آبان 92 22:05
وااااای چه بامزه بنده خدا عمه خانم چه حالی داشته اون موقع
🌙مامانِ چشمه بهشتى
29 آبان 92 22:51
ههههههه.....اى خدااااا ناف رو مى گه كمر والا تسنيم راه ميره اداى من رو در مياره مثلا يه كارى بهش مى گم وقتى حوصله نداره مى گه پام درد مى گيره يا سرم گيج ميره ، سرم درد مى گيره خلاصه هر جايى كه از من شنيده باشه يا از باباش رو مى گه درد ميگيره حتى گاهى الكى براى جلب توجه !! ولى ديگه اين جوريش رو نديده بوديم نافش رو گرفته مى گه كمرم بفرستاش اينجا تسنيم سه سوته كل اعضا و جوارحش رو بهش آموزش ميده.... نمى دونم چرا ولى چند روزه بد جورى گير داده به داخل بدنش حالا پستش رو مى ذارم
🌙مامانِ چشمه بهشتى
29 آبان 92 22:53
آى حال عمه اش رو كرفتاااااا ....... ههههههههه ..... بعدش چى شد ...؟؟؟؟
ارام
پاسخ
بعدش جفتمون از خنده ریسه رفته بودیم
مامان نرگس
30 آبان 92 8:31
کمر درد روی ناف نوازش با سیلی عمه ی فاطمه
مامان صدرا
30 آبان 92 21:01
برای زیبا زندگی نکردن، کوتاهی عمر را بهانه نکنیم... عمر کوتاه نیست، ما کوتاهی می کنیم....
بانوی احساس
30 آبان 92 22:48
+عزیزممممممممم .. + وای خدای من عالی بوووود
مامان پارساجونی
1 آذر 92 15:56
سلام عزیزم ممنونم ازتون که کمکم کردین یه مدله دیگه فایل صوتی رو گذاشتم ولی دلم میخواست مدله شما رو هم یاد بگیرم اگه وقتتونو نمیگیره برام آموزششو تلگراف کنین اینطوری کمتر شرمندتون میشم تا اینکه خودتون بخواین زحمت بکشینو برام درست کنین بازهم پیشا پیش ازتون ممنونم
ارام
پاسخ
سلام چشم سر فرصت حتما براتون میذارم
مامان كسري و پارسا
1 آذر 92 16:48
سلام عزيزم ممنون كه يادم بوديد و بهمون سر زديد راستش اين روزا خيلي سرم شلوغ بود و گرفتار بودم بازم ممنون كه سر زديد
ارام
پاسخ
به به سلام خانومی...خداروشکر که خوبین
ریحانه ترجانی
1 آذر 92 22:00
سلام سوالتونو در مورد بیمه و اعتماد به بیمه ها تو سایت نی نی وبلاگ دیدم.. مطمئن باشید کسی بهتون نمیخنده. برعکس این خیلی خوبه که آینده کوچولوتون اونقدر براتون مهم هست که به درست و غلط بودن این تصمیم فکر میکنید و دنبال جواب این سوال هستید. من نسبتا اطلاعات چامعی تو این زمینه دارم و میتونم راهنماییتون کنم. پایان نامه کارشناسی ازشدم بیمه عمر بوده و الان هم نمایندگی بیمه دارم و درمورد بیمه عمر تمام شرکتها اطلاعات دارم. اینکه قابل اعتماد هست یا نه: شما به بانک اعتماد دارید؟ بانک و بیمه داستانشون مشابه همه . داستان اینه که تمام بیمه ها زیر نظر بیمه مرکزی هستند و بیمه مرکزی زیر نظر امور بانکی و بیمه دولت. بیمه ها مورد تضمین بیمه مرکزی هستند و براش قانون مصوب وجود داره..حتی اگه اون شرکت بیمه منحل یا ورشکست هم بشه بیمه مرکزی تضمین کرده. حتی حتی در مواقع تغییر دولت هم دولت جدید موظف هست اینها رو تقبل بکنه همونطور که سال57 درمورد بانکها و یک شرکت بیمه پیش اومد خوشحال میشم اگه سوال داشتی ایمیل بزنید..البته تلفنی یا حضوری بیشتر میتونم راهنماییتون کنم و مشخصات و نوع بیمه ایی که مناسب فرزند شماست رو توضیح بدم
ارام
پاسخ
سلام عزيزم ممنونم از محبتت و وقتي كه لطف كردي و گذاشتي واقعيتش من اصلا از ايميل خوشم نمياد با هاش جز مواقع ضروري سر و كار ندارم اگه لطف كنيد شماره تونو بذارين ممنون ميشم
مامان معصومه
2 آذر 92 0:09
خیلی بامزه بود از اوووووووون پسرای بلا میشه هااااااااااااااا
ارام
پاسخ
از كدومااااااااااااا
بانوی احساس
2 آذر 92 0:41
ارام
پاسخ
محبوبه مامان الینا
2 آذر 92 9:05
سلام دوست جونی اصالتا نیشابوری هستین شما؟ آخه منم از طرف مادری نیشابوری هستم قدمگاه...
ارام
پاسخ
سلام عزيزم...نه!اما خانواده همسرم اونجا ساكنن
مامان کیانا
2 آذر 92 10:02
دوست گلم مرسی از زحمتی که کشیدی و قالب رو ویرایش کردی پسر نازت رو ببوس از طرف من
ارام
پاسخ
خواهش ميكنم... چشم
🌙مامانِ چشمه بهشتى
2 آذر 92 11:43
خدا رو شكر ... نه عزيزم خودم انجام ميدم
ارام
پاسخ
قربونت برم ممنونم عزيزم
مامان سهند و سپهر
2 آذر 92 12:12
ای عزیزممممممممممم . شیرین زبون خوشمزه مامانی ناقلا. راستشو بگو چقدر دلت حال اومد از این ماجرا ؟
ارام
پاسخ
فدات شم به جان خودم من اصلا بدجنس نيستماااااااااجفتمونم از خنده غش كرديم
زری مامان مهدیار و صدرا
2 آذر 92 17:26
خصوصی مهربونم
ارام
پاسخ
ممنونم...قربونت برم عزیزم
زری مامان مهدیار و صدرا
2 آذر 92 17:29
قربونت برم پسر با نمک من
ارام
پاسخ
خدانکنه
مامان فاطمه زهرا
3 آذر 92 9:27
امان از دست این فینگیلیا... بیچاره عمش ... من که اونجا بودم از خنده قش میکردم قیافش دیدینی بوده
ارام
پاسخ
مامان پارساجونی
3 آذر 92 10:05
خصوصی عزیزم
ارام
پاسخ
ممنوووونم
مهدیه ( مادر دختری)
3 آذر 92 10:44
سلام زیاد اسم شما و وبلاگتون رو تو وبلاگ دوستان می دیدم و هربار می خواستم بیام و یه چیزی بهتون بگم نمی شد. این اسمی که شما برای کوچولوتون دارین برای من یه حس نزدیکی ایجاد میکنه. چون خواهرم فلسفه خونده و به فلاسفه علاقه ی زیادی داره و هر وقت باهوشی ها و رشد دخترم رو میبینه بهش میگه نی نی علامه و من یاد وبلاگ شما می افتم!
ارام
پاسخ
سلام از اشناييتون خوشحالمالان خدمت ميرسم
زهرا مامان ارتا
3 آذر 92 12:35
سلام عزیزم عزاداریها قبول التماس دعا
ارام
پاسخ
سلام مادرخانومي گل... از شما هم قبول باشه
امیر مهدی و عمی
3 آذر 92 14:22
ارام
پاسخ
قربونتون برم
فاطمه (مامان محمدسجاد)
3 آذر 92 14:44
اوخ اوخ حال عمه رو خوب درك مي كنم. راستي ما هم يدونه از اين عمه هاي مهربون داريم كه نذاشتن پسرمون بره مهد. خدا به همهشون خير(جذيل(؟؟ درست نوشتم؟) عنايت كنه.
ارام
پاسخ
واقعا خدا خیرشون بده....بله جذیل درسته
مامان امیرمحمد
3 آذر 92 16:08
سلام بهترید بانو؟
ارام
پاسخ
مچکرم!خداروشکر بهترم
mahtab به دوستان
3 آذر 92 18:21
فدای تو گل پسر بشم من چه زبونی داره این نازدونه! ماشا الله بهش
ارام
پاسخ
خدانکنه عزیزم قربونت برم
mahtab به دوستان
3 آذر 92 18:22
چه جالب! اسم دختران داداش منم سارا و فاطمه است
ارام
پاسخ
خداییش جالب بود
مرضيه (مامان محمدمهدي)
4 آذر 92 8:49
سلام خانم خصوصي رو ملاحظه فرموديد؟
ارام
پاسخ
سلام اوه چقدر جدي ...اين الان جنبه توبيخي داشت؟ ملاحظه ميفرماييم
مرضيه (مامان محمدمهدي)
4 آذر 92 9:36
نه گلم، شما فرموده بوديد كه ما نيستيم خواستيم بگيم كه هستيم، شما نيستيد الان هم به افتخار شما يك پست جديد داريم ضمنا ممنون به خاطر همفكريهات
ارام
پاسخ
قربانت...ما هم هستيم ممنونم حتما توو اولين فرصت خدمت ميرسم خواهش ميكنم اميدوارم كمكي كرده باشم هرچند ناچيز
مامانِ عسل
4 آذر 92 9:39
منم کلی خندیدم... این وروجک دست همه را از پشت بسته... دیگه عمه خانوم متوجه شدن اینها بچه نیستن و نمیشه گولشون زد این کلکها برای ما بود که با یه آبنبات گول میخوردیم.... به قول تبلیغ بالابالا بچه های امروزی خیلی باهوشن
ارام
پاسخ
مامان نسترن
4 آذر 92 9:59
خانومی گل حالت چطوره .بهتر شدی. مراقب خودت باش که پسر گلت بهت نیاز داره
ارام
پاسخ
سلام خداروشكر كمرم بهتر شده اما چه كنيم كه: هر دم از این باغ بری می رسد تازه تر از تازه تری می رسد.
نردبان
4 آذر 92 10:09
از خصوصی ات ممنون... نمی دانم تلویزیون و رسانه کی می خواهد بزرگ شود!!!!!!!!
ارام
پاسخ
قربانت انشاءالله بزرگ ميشن فقط خدا كنه دير نشه
مامانی باذوق
4 آذر 92 22:24
خیلی باحال بوووووووووووووووووود
ارام
پاسخ
🌙مامانِ چشمه بهشتى
5 آذر 92 9:15
سلااااااااااااااااااام آرام جان حالت چطوره ...؟؟؟ علامه جونم چطوره ....؟؟ كمر دردش خوب شد؟؟ مربى پيدا كردى براش؟؟
ارام
پاسخ
سلام عزيزمخداروشكر خوبم و ارام و راضي به مشيت زيبا و بي بديل حق خداروشكر ايشون هم خوبه...ديروز قلبش درد ميكردخدا بخير كنه...همچين دستهاش رو گذاشته بود رو قلبش و چشمهاش رو محكم فشار ميداد و ميگفت اي قلبم كه يه ان باورم شدبه جان خودم هيچكدوممون تا به حال جلوش نگفتيم آي قلبم!!!!!! قرار شد تا عيد با توجه به وضعيت موجودعمه جان پيشمون بمونند
ننه علي
5 آذر 92 13:52
خيـــــــــــــــــــــــلي جــــــــــــالب بود كلي كيف كردم اين طور توذوق زدن فقط امداد غيبي مي خواد كه اونم مخصوص محمد باقرهاست
ارام
پاسخ
خوشحاليم كه به اين روش مايه ادخال سرور في قلب المومنيم
مامان مهراد
5 آذر 92 17:26
عزیزم خدا بد نده. ای جان شیرین زبون خاله که انقدر با نمک شده
ارام
پاسخ
قربونت برم...خداروشکر خوبم عزیزمی
مامان محمدمهدی
8 آذر 92 9:12
یعنیا این بچه ها خدای ضایع کردن هستنا.حالا خوبه شمارو پیش عمه خانوم...، برعکسش اشکال نداره
ارام
پاسخ
خداییش جبروتی که من دارم حتی به محمد باقر هم اجازه همچین کاری نمیده
مامان ابوالفضل
9 آذر 92 15:04
ارام
پاسخ