آقا محمدباقرآقا محمدباقر، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره
مهنا خانوممهنا خانوم، تا این لحظه: 8 سال و 3 ماه و 12 روز سن داره

طرِه ي مشك ساي تو(علامه كوچولو و خواهرش)

دوباره خاله ميشوم

سلام خواهر كوچيكه رو كه به ياد دارين(هموني كه عروسيش خرداد ماه تهران بود و من نرفتم ) از ديروز رسما به عنوان مادر يك جنين يك ماهه داره كلي ذوق به زندگي اطرافيان هديه ميكنه اما فقط من مي دونم و خواهر دوميه ديروز پر رو - پر رو برگشته به من ميگه:اگه دختر باشه اسمش رو ميذارم مشكات خنده عصبي من بيشتر جسورش كرد كه مصمم رو انتخابش بايسته همچين خواهر اسم ربايي دارم من . . .ديگه واقعا جا داره به عنوان ريش سفيد خانواده كلي به خودم ببالم چون اگر خواهر جانمان رو انتخابش قاطعانه بايسته اين چهارمين فرزند در ميان خاندان ماست كه من براش اسم انتخاب ميكنم عارفه دختر دايي بزرگه -فائزه دختر دايي دوميه- محمد حسام خواهرزاده بزرگم و اين...
5 اسفند 1392

معناي دوست داشتن

سلام شب موقع خواب،من سر جايم خرامان اماده خواب شده ام و پسرك كه گويي تا الان حواسش به من نبوده چشمش به من مي افتد و: -مامان اونجا نخواب بيا پيش من بخواب :خب شما بالشت رو بردار بيا پيش من بخواب پسرك بغض ميكند: اصلا منو دوست نداري من: اخر الامر از جا بلند ميشوم و ميروم با زبان خوش بغلش ميكنم و مياورم تا پيش خودم بخوابد اعترافنامه: بد جوري وابسته و دلبسته همان 2متر جايي هستم كه شبها درش مي ارامم و هيچ كجاي ديگر خوابم نميبرد(اين هم از ان بندهاي دنيايي است كه پسرك خواست هشدارمان دهد اما كو قلب بينا؟؟)   پي نوشت:راستي من يك دايي جان دارم كه بي نهايت دوستش دارم و ته تغاري مادربزرگم نيز ميباشد ايشان بعد از 13 سالي كه از زند...
26 بهمن 1392

این دل تنگم.....

سلام... دلم خیلی خیلی هواییه!.... این سری یه جور دیگست...فقط و فقط هوای حرم دارم!! هر سری به بهانه دیدار با خانواده می رفتم اما این سری فقط شوق زیارت دارم... این دفعه اولین بهانه رفتنم حرمه اما زنجیرهای تعلق بدجور اسیرم کردند!!!من دوست دارم همگی بریم اما شرایط طوریه که نمیشه همه مون بریم یعنی اقایی احتمال زیاد شیفته... بهم میگن خودت برو حتی بدون محمد باقر تا توو راه هم اذیت نشی دو دلم!اما میل به رفتنم بیشتره! فردا صبح اقایی خبر میده که همه میریم یا من تنها میرم! دعا کنید بتونم برم... بابا رو نزدیک یک ماهه ندیدم و چند روزیه بیمارستان بستریه...اگه نرم عذاب وجدان تا مدتها آزارم میده! اما دوست دارم این سری نیتم فقط زیارت باشه...
11 دی 1392

حال و هواي خرداديمان

سلااااااااااااااااااام به همه دوستان خوبم و نيز به شيرين پسرم محمدباقر عزيزم! ايام به كامتون باشه انشاءالله...... با مهمترين رويدادهاي خرداد ماه در خدمتتون هستم!   *************************** از بچگي خرداد را دوست داشته و دارم اگرچه به قول دوستان خرداد ياداور استرس و هيجان و نماد امتحاناته(اونم امتحاناتي كه با همه درس خونيم تا مرز دل پيچه در شروع امتحان پيش ميرفتم) اما هميشه علاقه عجيبي به ان داشته ام خرداد براي من سمبل زندگيست و هر سال تجديد عهديست براي تحول و آغازي بهتر از ديروز....دوم خرداد هر سال سالروز تولد منه و شكرانه يك بهار ديگر امسال تولدم مصادف شد با اثاث كشي!!(عجب تصادف ميمون و مباركي بود ) ب...
7 دی 1392